خاطرات سفر شهریور 1392 (ماهگرد 34 )
سلام ما بالاخره جمعه شب برگشتیم خونه..... جای همه خالی بود . خیلی بهمون خوش گذشت . هر جا که رفتم به یاد همه ی دوستای گلم بودم... از لحظه ایی که رسیدم هنوز فرصت نکردم بیام اینجا ... بچه دارها میدونن چی میگم... ... ولی مدام به فکر این بودم که بیام و خاطرات سفر رو بنویسم. راستی تا یادم نرفته برای دخملی بنویسم که 17 شه ریور مصادف بود با سی و چهارمین (34 ) ماهگردش که چون در سفر بودیم دیگه نشد که یه پست اختصاصی براش بذارم. خب دیگه بریم سراغ خاطرات سفر..... روز 5 شنبه 14 / 6 / 1392 ساعت 7 و نیم صبح سفر ما همراه با دایی حسین و خانوادشون شروع شد.مقصد اولیه ی ما همدان بود ... بابایی یه ...
نویسنده :
مامان پریسا
8:57