سی و دومین ماهگرد پریسا خانم
سی و دومین ماهگرد پریسا خانم 
سلام
بالاخره اومدیم... البته دیروز باید میومدیم ولی نشد. لااقل به خاطر ماه گرد پریسا خانم هم که شده باید اینجا به روز بشه...
دیروز یعنی دوشنبه 17 / 4 / 1392 مصادف بود با 32 ماهگی پریسا خانم گلم.
قربون دختر قشنگم که هر روز با ناز اداهای جدید و حرفای قشنگش کلی دلبری میکنه.
دخترم دیگه داره بزرگ میشه و هر روز چند تا کلمه به دایره ی لغاتش اضافه میشه.و ما هم هر روز ذوق زده تر ار از روز قبل..
خدایا ممنونم که این شیرینی رو به زندگیم دادی... 
نوشته بودم که اسم دوست خیالیش که با هم به مدرسه میرن فرشته هستش.... یه شب بدون مقدمه اومد سراغم و گفت: مامان دوستم فرشته استش اِکی هم کی انا ... اولش متوجه نمشدم که چی میگه 
چندین بار بالا پایین کردم و حروفو جا به جا کردم تا بالاخره متوجه شدم منظورش اینه که یه دوست دیگه هم دارم که اسمش کیانا هست....
وقتی دید متوجه شدم کلی خوشحال شد....
این کیانا خانم هم هم کلاسی دخملی ما هستن و هر روز با هم میرن مدرسه....
فعلا یکی یکی داره به دوستای خیالی اضافه میشه...
وقتی با یکی از ما (مامان یا بابا) قهر میکنه میاد سراغ یکی دیگه تا شکایت بکنه:
پریسا: مامانی؟ با بابایی دعوا کن .
من: نه عزیزم چرا دعوا کنم ؟ دعوا کار بدیه. حتما شما به حرف بابایی گوش ندادی.
پریسا میره سراغ بابایی...
پریسا: بابایی؟ با مامان دعوا کن.
بابایی : نهههه اگر با مامان دعوا کنیم میره خونه مامان جون.
پریسا هم در آخر به این نتیجه میرسه:
پریسا: من باهاتون قهلم میلم خونمون ..و میره داخل کمد (که قبلا عکسشو نشون دادم ) و درب کمد رو میبنده...
یه روز هم که تازه از حموم اومده بود و هوس تولد گرفتن زد به سرش ... من هم یه تولد کوچولو با یه کیک های بای کوچولو براش گرفتم.
بعد از این که چندین بارررررر شمع رو فوت کرد ، گفت: حالا چاقو بیار تا کیکو ببرم.
چاقو اوردم ......
بعد گفت :دوربین بیار ازم عکس بگیر...
باید جشن تولد با تمام مراحل برگزار بشه
قربونت برم که عاشق بازی کردن هستی مخصوصا با مامانی.. 
هیسسسسسسسسسسس پریسا خانم خوابه...
بعد از خوندن چند تا کتاب می می نی که پریسا خیلی دوستشون داره.... یه خواب چند ساعته اون هم این مدلی!!!! خیلی میچسبه...
فردا اول ماه مبارک رمضانه. پیشا پیش طاعات و عباداتتون قبول باشه.
در کنار سفره ی سحر و افطار و هنگام دعاهاتون ، فراموشمون نکنید....ممنون
پ.ن : ترانه ی وبلاگمون خیلی خوشکله. از باران جون ممنونم که برام درستش کرد..تا حالا برام پخش نمیشد تازه 2 روزه که میتونم بشنومش خیلی خوشکله.
سه شنبه 18 / 4 / 1392 ساعت 30 : 7 صبح
خب شما که همش کیک خوشمزه میدرستید ما هم بیایم دیگه 
ما هنوز به این مرحله نرسیدیم 
دلم براتون خیلی تنگ شده ها فکر نکنی فراموشتون کردیم اما بنا به همون دلایلی که میدونید فوق العاده سرم شلوغه 
بوس برا عشقم پریسا و مامان مرمرش 
خیلی بانمکه
