فصل دوازدهم: این روزا و پریسا
سلام به دوستان عزیزم و سلام به نی نی های شیطون بلا مثل پریسا
اولین خبر این پست درباره دهمین مروارید خانمیه.
چند روز قبل اومد سراغم و از این که چیزی به لثشه ناراحت بود. ومن هم شروع کردم به چک
کردن دهن خانمی که متوجه یه چیزی شدم.
بله اون چیز یه مروارید سفید و خوشکله.فک بالا سمت راست.مبارک باشه مامانی. حالا 6 تا
بالا و 4 تا پایین دندون داره.
پریسا کلی عروسک داره ولی یکیشونو خیلی دوست داره. یکبار داشت باهاش بازی میکرد و من
هم مشغول کارام. یه بار اومدم بهش سر بزنم،دیدیم با حوصله نشسته و میخواد کفش خودش
رو پای عروسک کنه.
آخر هم خسته شد و کردش پای خودش البته باز هم موفق نشد.
دخترم خیلی دوست داره راه بره چند شب پیش می خواستیم بریم منزل مامان جون. از درب
آپارتمان تا درب منزل مامان جون خودش راه رفت بابایی گفت پریسا میای بغل بابا ؟ با قاطعیت
گفت نه!
تازه ماشین ها که از کنارمون رد میشدن و موسیقی داشتن ،می ایستاد و نی نای نای هم میکرد.
خلاصه با احتساب 60 پلهآپارتمانمون حدود 200 متری پیاده روی کرد.وقتی هم رسیدیم بدو بدو رفت
در زد و داد میزد مامایی مامایی
عروسکش رو میذاره داخل روروئک خودش که دیگه بی استفاده شده و خودش میشه راننده و
صدای ماشین هم در میاره ...... هااااااااااااان هااااااااااااااااان
آخر سر صدای ترانه از TV پخش شد کارش رو رها کرد و شروع کرد به رقصیدن.چه راننده
باحالی!!!!
همون موقع بالش معجزه گرش توجهش رو جلب کرد رقص و بازی رو رها کرد و دیگه لالا........
.
خانمی رو حمام کردم . نشوندم رو مبل ویه شیر کاکائو دادم دستش و رفتم دنبال کارم وقتی برگشتم..............بهتره عکسشو ببینید چکار کرده!!!!
تراشه های الماس پریسا جون هم رسید و امروز شنبه 29/11/90 اولین آموزش با کلمه مامان با موفقیت به پایان رسید.......
کلی عکس خوشکل منتظرتون هستن . بفرمایید........
تمام تلاششو کرد برای اینکه کفش بره پای عروسک.
وقتی موفق نشد سعی کرد پای خودش کنه.
در حال پایین اومدن از پله ها.
60 تا پله خیلی زیاده خسته نباشی گلم.
راننده عروسک
راننده پیاده شده تا برقصه.
حالا دیگه لالا.
کار خرابی خانمی موقع خوردن شیر کاکائو. یعنی دوباره حمام کرد......
و تراشه های الماس