پریساپریسا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

تقدیم به پریسای عزیز

با دیدن روی ماهت روزم ساخته میشه....

آغاز محرم

1391/8/27 21:15
نویسنده : مامان پریسا
1,489 بازدید
اشتراک گذاری

عالم همه قطره و دریاست حسین

خوبان همه بنده و مولاست حسین

ترسم که شفاعت کنداز قاتل خویش

از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین

فرا رسیدن ماه محرم و شهادت امام حسین و یاران بزرگوارشون را به همه ی دوستان تسلیت میگم.

پریسا در شب اول محرم کنار گهواره ی علی اصغر

 

دیروز جمعه بود و چون هوا خیلی خوب شده تصمیم گرفتیم از خونه بریم بیرون.

و با دایی ها و عمو و عمه و خاله مینا به پارک مجتمع ساحلی رفتیم.

از لحظه ایی که رسیدیم من و پریسا خانم برای تاب بازی رفتیم (البته پریسا خانم تاب بازی میکرد و من مراقبش بودم چشمک).

بعد از نهار هم دوباره رفتیم و دیگه تا آخرین دقایق که دیگه میخواستیم برگردیم پریسا خانم داشت بازی میکرد. البته من هم سعی کردم از روزش کمال استفاده رو ببره و تا میتونه بازی کنه و شاد باشه.خدا رو شکر که بهش خوش گذشت بغل

بقیه ی عکس های پارک را در ادامه میذارم.

وقتی کاری میکنه که باید یه کوچولو باهاش دعوا کنم سریع دستشو میذاره رو گوشش یعنی داره تلفن میکنه و باگریه و صدای بلند میگه:

الووووووووووو  بابا کداییی بیا دیده (بابا کجایی بیا دیگه)تا شکایت منو به بابا بگهنیشخند

هر وقت کسی زنگ میزنه خونه یا ما زنگ بزنیم ،سریع میگه :کی بود؟؟؟چکار داشت؟؟؟؟

کامل با جزئیات مکالمه باید برای خانمی توضیح داده بشه.مژه

چند روز قبل بابایی باهاش قهر کرد چون یه کاری کرد که بابایی بهش گفته بود انجام نده. کلی منت کشی کرد تا بابا  باهاش اشتی کنه.وقتی آشتی کردن برگشت به بابایی گفت: 

پسیم دوست دایم . عاشششششششقتم (با همین شدت) تعجبنیشخند

بابایی گفت اینو دیگه از کجا یاد گرفت!!!!!خنده

حالا باز خوبه نوشتن بلد نیست وگرنه مثل بعضی هااااااا........قهقهه

 

ادامه ی مطلب جریان نقاشی کشیدنو نوشتم خوندنش خالی از لطف نیستخنده

 

اول رفت تاب بازی و من هم کلی تابش دادم. خانمی خسته هم نمیشه از تاب بازی

فقط برای نهار اومد کمی نشست

دمپایی براش اوردم تا راحت باشه. وسط راه درشون آورد تا پا برهنه بودنو هم تجربه کنه قهر

یکی از کادوهای تولدش این وایت برد و ماژیک بود. پریسا خیلی دوستشون داره. یک بار دادم دستش تا نقاشی بکشه. فقط شانس آوردم که یه پارچه زیر دستش پهن کردم تا فرشو نقاشی نکنه.

بهم گفت بویو. تابا خیال راحت کارشو بکنه.یه نیم ساعت بعد اومد گفت :

مامان اقاشی کشیدم.

وقتی نگاهش کردم قیافم این شکلی شدتعجبو عصبانیونیشخندوبغل

تمام صورت ، دستها تا ارنج ، پاها تا زانو  اقاشی شده بودن!!!!!!!!!

دیگه فقط به فکر پاک کردنشون بودم و از اخرین مرحله ی اقاشی عکسی نگرفتم.

ولی قبل از اینکه تنهاش بذارم این ها رو گرفتم.

 

پریسا خانم برای اولین بار نارنگی رو خودش پوست گرفت بغل

ممنون که وقت گذاشتید.

میخواستم ازپشت صحنه ی تولد برای این پست بنویسم ولی به دلیل شروع

ماه محرم،گذاشتم برای یه وقت دیگه.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (57)

مائده
28 آبان 91 11:00
آدرس و كه داشتم ولي نمي شد نظر گذاشت آخرش تو ياهو واست نظرگذاشتم ...

اقاشيشو قربون پريسا پيكاسو بشم من ...

واي اين عكس اول صفحه رو مي بينم خيلي ذوق مي كنم ... عروس شده دخملي ...


ممنون عزیزم
دیدم قربونت برم خیلی ماهییییییی

پرده رو برداشتم. انگار مانع باز شدن وبلاگ میشد.!!!!
فرشته مامان امين رضا
28 آبان 91 11:10
سلام

ايام سوگواري راتسليت ميگم عزاداريتون قبول.

عكسات زيبابودن وپريسا ديگه خانمي شده براي خودش خداحفظش كنه

منم آپم


سلام
ممنون.
چشم الان میام.
ستاره زندگی
28 آبان 91 11:11
سلام مامانی
عزاداری شما هم قبول والتماس دعا
خوش به حال پریسا خانم ،ستاره من که دیگه به مثل قبل وقت بازی وپارک و...نداره فقط آخر هفته که بیکاره.
آفرین به دختر مون برای نارنگی پوست کندنش


سلام
ممنون عزیزم.
اینجا تازه هوا برای این تفریحات خوب شده.
ممنون
ستاره زندگی
28 آبان 91 11:12
راستی مامانی داخل خونه جوراب پاش میکنی؟؟


وقتی سرد باشه اره.

ولی اینجا تازه حمام کرده بود . میخواستم گرم بگیرمش سرما نخوره.
مامان نیایش
28 آبان 91 11:43
سلام پریسا جون . خوشگل خاله قبول باشه . مامانی پریسا التماس دعا وقتی مراسم محرم شرکت می کنید .


سلام گلم. ممنون

چشم. ما هم التماس دعا داریم.
مامان اتنا
28 آبان 91 12:50
سلام عزیزم قبول باشه مارو هم تواین شبها دعا کنید .ما پارسال تاسوعا وعاشورا اهواز بودیم.از صبح با همسری ودخملی رفتیم بیرون فکر کنم سی متری بود خیلی خوب بود .دخملی هم ببوس ایشالله اقا امام حسین محافظش باشه. امین


سلام گلم. چشم حتما.

حالا اگر امسال همتشریف آوردید حتما خبرم کنید .
مامان محمد و ساقی
28 آبان 91 13:07
سلام عزیزم
منم فرا رسیدن ایام سوگواری امام حسین رو به شما تسلیت میگم.
ایشا... خود آقا علی اصغر پشت و پناه پریسا جون باشه


سلام مینا جون.

ممنون عزیزم.
من هم به شما تسلیت میگم.
مامان محمد و ساقی
28 آبان 91 13:09
چقدر کار خوبی کردید رفتید بیرون و گردش
آخی پریسا جون چه ناز داری بازی میکنی خاله جون.دست مامانی درد نکنه.عکسهای تو پارک خیلی قشنگن


ممنون مینا جون
تا حالا که هوا گرم بود و ما زندانیه خونه.

ممنون عزیزم.
مامان محمد و ساقی
28 آبان 91 13:11
اون لحظه قهر و آشتی پدر و دختر خیلی جالبه
تو خونه ما هم پیش میاد.لحظه آشتی و قربون صدقه های دختر برای پدر دنیاییه برای خودش


آخخخخخخخخخخ گفتی.

این جا هم همینطور.
بیچاره بابایی مگه جرات داره باهاش قهر کنه
مامان محمد و ساقی
28 آبان 91 13:13
چقدر از این ماژیک خوشش اومده
در کل بچه ها از هر چیزی که باعث کثیف کاری بشه خوششون میاد.اینم نمونش.
ای جان با انگشت های کوچیکش داره نارنگی پوست میگیره.نازی


اره دیگه فقط عاشق اینن که کار درست کنن برای مامان هاااااااااااااا
مامان محمد و ساقی
28 آبان 91 13:15
مامانی بعد عکسهای پشت صحنه تولد رو بزار.حیفه که زحمتت ثبت نشه.حتما" بزار.
براتون آرزوی بهترین ها رو دارم.


چشم مینا جون.
عکساش امادس ولی به خاطر ماه محرم گذاشتم یه وقت دیگه.

ممنون از توجهتون.
الهه مامان یسنا
28 آبان 91 14:41
سلام .چه کیفی کرده پریسا خانم با تاب بازیش. فقط قیافه اون بچه های دیگه که توی صف ایستاده بودن دیدنی بوده
چه نقاشی خوشگلی هم کشیده آفرین


سلام گلم.

خب نوبتی بود ولی پارتی بازی کردیم دیگه.

ممنون خاله.
یاسمین مامان سورنا
28 آبان 91 18:05
آخی عزیزم عروسکم خدا رو شکر که بهش خوش گذشته
می بینی؟ همیشه دخترا ملوسه باباشونن و گاهی اوقات هم مامان باباشون میشن
مامانا هم اعصاب دخترا رو ندارن بعضی وقتا
قربونش برم دخترم رو کلی برام ببوس


ممنون یاسمین جون.

اره همون بهتر که بگی هوووووووو ی مامان میشن
یاسمین مامان سورنا
28 آبان 91 18:08
با چه دقتی هم نقاشی میکشه عزییییییز
و با همون دقت هم نارنگیش رو پوست میکنه


بله دیگه در دقت آخرشههههههههه
مادر کوثر
29 آبان 91 6:56


ماشالله به شیرین زبونی و دقتش و نقاشی کشیدن و نارنگی خوردنشششششششششش



عزاداریتون قبول
ما هم بروزیم


ممنون عزیزم.
همچنین از شما هم قبول باشه.
چششم.
مامان نیایش
29 آبان 91 9:17
منم عاشششششششششششقتم پریسا کوچولوی با مزه و دوست داشتنی
خیلی خانوم شدی تو این شب و روزا برای ما هم دعا کن آفرین که اقاشی خوشگل کشیدی حتما خیلی هم خوشگل شده بودی نه آخر خلاقیته دخملی آفرین دست مامانی هم درد نکنه که پاکشون کرده قربون اون نارنگی پوست کردنت من که هر وقت به نیایش میگم بیا نارنگی خودت پوست کن میگه نه می پره تو چشمام


سلام
ممنون عزیزم.ار دیگه داره برای خودش پیکاسو میشه. فقط دردسرش برای مامانی.........

قربون نیایش جونم عزیزمه....
مامان علی خوشتیپ
29 آبان 91 10:04
پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر
چون شیشه عطری که سرش گم شده باشد...
سلام بر حسین(ع)
التماس دعا فراوان


محتاجیم به دعا.

ممنون سارا جون.
مامان مهربد
29 آبان 91 10:05
همه ی اینا واسه پریسا گلی


هزارتا بوس هم برای مهربد عزیز و مامان گلش.
مامان علی خوشتیپ
29 آبان 91 10:06
خصوصی


ممنون سارا جون.
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
29 آبان 91 10:27
سلام
خوبید ؟ امیدورام هر جا که هستید زیر سایه آقا امام حسین (ع) باشید
پست جالبی بود

التماس دعا


سلام
ممنون عزیزم.
همچنین شما.
مامان فرنيا
29 آبان 91 12:14
عجب هديه اي دادم ها ببخشيد به اين قسمتش ديگه فكر نكرده بودم حالا خوبه پريسا جون به بدن خودش رضايت داده ما تمام روتختيمون رنگي شده حالا كه از همكارم ميپرسم ميگه ماژيك قابل شستشو با اب هم هست ايندفعه اگه اين مدلي ديدم براي هر دو مون ميخرم تا از دست اين مشكل هم راحت بشيم


دست گلت درد نکنه عزیزم.اتفاقا من دنبال همچین چیزی میگشتم ولی در کتابفروشی پیدا نکردم. وقتی دیدم شما هدیده دادید خوشحال شدم.

خب برای پریسا یکم زوده که بدم دستش.
ولی همین هم به راحتی از رو پوستش شسته شد.
ولی از روی لباس پاک نمیشه.

فعلا برشون داشتم تا کمی بزرگتر بشه.
مامان فرنيا
29 آبان 91 12:15
فرا رسيدن محرم را هم بهتون تسليت ميگم لطفا توي دعاهاتون ياد ما هم باشيد


ممنون عزیزم.
چشم.
مامان فرنيا
29 آبان 91 12:16
خوشبحالتون كه هواي به اين خوبي داريد ما كه مدتهاست ديگه نميشه فرنيا را ببريم بيرون يكدفعه برديمش اينقدر سرد بود كه حتي فرنيا روي سرسره نمي نشست ميگفت يخه


وای نگو فرشته جون.
تازه بعد از 9 ماه بالاخره تونیتسم از خونه بریم بیرون.

کاش هوای ما هم سرد میشد. کاش ما هم خاک نداشتیم........
مامان ابوالفضل
30 آبان 91 0:58
التماس دعا


محتاجیم به دعا
مامان سيد محمد سپهر
30 آبان 91 14:15
سلام خوابم مي اومد اما تو......ديشب كه من خوابيدم خواب......منتظرم.
عزاداري هاتون هم قبول باشه................التماس دعا


ممنون زهره جون.از شما هم قبول باشه.
مامان امیر مهدی
30 آبان 91 15:16
خصوصی


درست شد.
مامان امیر مهدی
30 آبان 91 15:19
راستی مراسم کی هست؟خبرم کن


احتمالا جمعه ساعت 2

راستی اون مورد هم درست شد.
مامان نوژا
1 آذر 91 8:23
عزیز دلنم خیلی نازی


ممنون
مامان علی خوشتیپ
1 آذر 91 11:17
سلام
میدونید چندمین باره میام نظر بذارم هی یه چیزی میشه و نمیشهببخشید دیر اومدم هم وقت نبود هم حوصلش


سلام
خوشحالم که حالا هستی پس یعنی خوبی.
مامان علی خوشتیپ
1 آذر 91 11:29
همیشه به گردش ما هم همون روز رفته بودیم پارک شهروند (سه نفری)کلی خوش گذشت


خدا رو شکر عزیزم.اتفاقا میخواستم بهت اس بدم.....
مامان علی خوشتیپ
1 آذر 91 11:31
ایشاالله همیشه هواهمینجوری باشه تا بچه هامون کمی هم به جای مسائل دیگه با محیط زیست آشنا بشن
هی نرن تو نخ مادر و پدر بیچاره



مامان علی خوشتیپ
1 آذر 91 11:31
حالا بچه ما یه چیزی گفتا کردنش پیرهن عثمون


نه عزیزم درس عبرت شد برای مااااااا
مامان علی خوشتیپ
1 آذر 91 11:33
آخی بذارش نقاشی بکشه...مثله من نباش که علی رو محدود کردم حالا گیره دستخطشم
خیلی خوشگل کشیدی پریسا جونه نقاش


ممنون سارا جون.
واقعا تاثیر داره؟؟؟؟

من خیلی دوست دارم نقاشی بکشه. حالا اینو گفتی چشششششششششششم.
مامان علی خوشتیپ
1 آذر 91 11:34
نوشه جونت نارنگی
منم عاشششششششششششق پریسا گلیه خودمونم


مرررررررررسی خاله سارا جون
مادر کوثر
1 آذر 91 13:32
سلام دوستم
کوثر جون با شبکه پویا شعر میخونه. شنیدین؟
تشریف بیارید منتظریم


سلام
چشم حتما میام.
مامان سيد محمد سپهر
1 آذر 91 14:25
مثل هميشه گل دختري ناز افتاده....
فریبا مامان رایین
1 آذر 91 15:06
سلام عزیزم؛
تاخیر زیاد منو ببخش...
میومدم و همه ی پست هاتو با گوشی می خوندم اما نمی شد کامنت بذارم...
من هم ایام محرم رو تسلیت می گم..
روی ماه پریسا جون رو ببوس..


سلام فریبا جون.

شما لطف دارید.
ممنون
مامان سویل
1 آذر 91 15:43
ما اپییییییییییییییییییم


چشششششششم.
مامان امیر مهدی
1 آذر 91 15:45
لباس نو مبارک عزیزمخیلی بهت میاد
همیشه به گردش و تفریح


کدوم لباس؟؟؟؟
ممنون
مامان امیر مهدی
1 آذر 91 15:45
مریم جون به چه اسمی لینک کردی


عزیزم چون ظرفیتش تکمیل شده صفحه ی اصلی نشونش نمیده ولی اینطرف دارمش.
مامان امیر مهدی
1 آذر 91 15:46
من که متوجه نشدم چکارش کردی؟؟؟؟من مینویسم شما درستشون کنید


باید خودت یاد بگیری.
الهام مامان رامیلا
1 آذر 91 16:23
ای جانم سلام عزیزم تولدت باتاخیر مبارک باشه خاله ببخشید ما خیلی کم می یاییم نت شرمنده الهی هزار سال زنده باشی با مامان و بابای خوبت


ممنون از حضورتون.
مامان گیسوجون
2 آذر 91 0:53
سلام مامان پریسای مهربون خوبین ؟
تولد پریسای خوشگلم مبارک الهی 120 سالگیش رو زیر سایتون جشن بگیرید ببخشید دیر اومدم خیلی گرفتارم رمزو برات خصوصی گذاشتم


سلام گلم.
ممنون.
ثمین
2 آذر 91 12:05
سلام به همه دوستان دنیای نفیس عزاداریهاتون قبول باشه! تا روز عاشورا قراره دیگه پست جدید نزاریم و این پست رو آپ کنم!! یعنی شما لطف میکنید و عکسای کوچولوهای محرمی تون رو میفرستید تا با نام خودتون اینجا به یادگار بزاریم و یه آلبوم زیبا به نام محرم 91 ثبت کنیم. اگه موافقید یاعلی! هر نفر یک عکس میتونه بفرسته ولی اگه لباس فرق داشت اشکال نداره دوباره عکس بده!! از شام قریبان دیگه این پست آپ نخواهد شد! در روز از یکشنبه 5آذر - 10محرم تادوشنبه ساعت 12 شب! مسابقه بهترین عکس داریم(درقسمت نظرات رای میدین و هر وبلاگ حق دو رای داره) که عکس برنده رو تا آخر ماه محرم در پست ثابت وبلاگ میزاریم(جای عکسی که الان هست) و عکس رو به وبلاگ برنده لینک میکنیم! در ضمن باید در وبلاگ خودتون هم لینک این پست رو بزارید تا عکستون ثبت شه! اینم لینک این صفحه: آلبوم کودکان محرم 91 http://2nyaienafis.niniweblog.com/post1409.php حتما در مسابقه شرکت کنیدا. منتظرتون هستم.
مامان محمد و ساقی
2 آذر 91 14:42
سلام مریم جون رمز پست جدید رو برات گذاشتم
لطفا" تایید نکن


ممنون مینا جون.
بابای مهرسا
2 آذر 91 14:59
التماس دعا


ما هم التماس دعا داریم.
مامان سانای
2 آذر 91 17:07
جگر ،خال صورتشو من تا حال متوجه نشده بودم


دخترخاله ها
2 آذر 91 19:01
سلام...
خوبين شما ها؟
واي اين مدته بي نتي خيلي بد بود و كلي دلتنگ بوديم ....
خوشحاليم كه تولد به اين خوبي كه توي پست قبلي توصيف كردي برگذار شده....
ايشالا عروسيش رو به همين شادي برپا كنيد...
ميدوني ماجراي تاب بازيتون رو كه تعريف كردي ياد تاب بازي هاي خودمون در اين هفته ها افتاديم...
هميشه وقتي داريم به سمت ابرا پرواز ميكنيم و نگاه مامان هاي كه مواظب بچه هاشون هستن رو روي خودمون حس ميكنيم با هم ديگه ميگيم واي طفلكي ها چقدر حتماً دلشون ميخواست آلان يه لحظه جاي ما بودن و با اين بي فكري و بي خيالي تاب ميخوردن و قههقه ميزدن و ....
اما اين پست رو كه ميخونيم ميفهميم اون لحظه اون ها هم حال خوش خودشون رو كه براي ما قابل لمس نيست رو دارن....
لحظه هاتون هميشه پر از شادي....
تا درودي ديگر بدرود


سلام
ممنون که اومدید. خدا رو شکر که مشکل حل شده.
البته من هم میگم خوش به حالتون.


ولی درسته من هم اون لحظه لذتی رو که از اون کار میبردم قابل توصیف نبود.
ناگفته نمونه که من زیاد هم از تاب بازی خوشم نمیاد. دلمو به هم میرنه
مامان امیرعلی جیگر
3 آذر 91 8:15
ای جانم.


امیر منم وقتی دعواش میکنم دسشو میزنه به گوشش و میگه الو سلام خوبی؟


یعنی دارم صحبت میکنم مزاحم نشو
من هنوز جرات نکردم دسته امیر ماژیک بدم.خودش که سهله در و دیوارو گند میزنه

وای امیر منم از وقتی اومدیم خونه مادر شوهر به پا برهنه راه رفتن تو حیات خیلی علاقه مند شده.

نگا کن چنتا بچه تو صفه تابن.


سلام
ولی پریسا فقط برای شکایت این کار رو میکنه

دیوار های ما که از این حرفا گذشته.
پا برهنه رو زمین راه رفتنو خیلی دوست دارن. نمیدونم چه لذتی داره!!؟؟
نرگس
3 آذر 91 18:33
سلام...آپم
باران
4 آذر 91 9:54
در عزای شه دین کرببلا می لرزد / نه همین کرببلا عرض و سما می لرزد
گوئیا ناله زهرا رسد از دور به گوش / کاین چنین دست و تن شمر دغا می لرزد



ممنون باران جان عزاداری شما هم قبول باشه.
مامانی درسا
5 آذر 91 4:06
آخیش این وبتون بالاخره باز شد ...... عزیزمی دخترمو دوباره دیدم جقده این عکس کنار گهواره خوشگله انشاالله همیشه سالم و خوش باشی دخترم مامانش بفرما خصوصی


خدا رو شکر که باز شد.
ممنون عزیزم.
دیدم مرسی.
مامان ریحان عسلی
5 آذر 91 8:55
سلام
کادوهای تولدش مبارک
همیشه به گردش چقد خوبه هوای اونجا خوبه
پسیم چی بود حالا بگید ما هم بفهمیم
آفرین به دخملی هنرمند ریحانم از این دفتر نقاشی ها داره اما تا داد دستش پاره اش کرد
این ایامم تسلیت میگم ما رو هم دعا کنید


سلام
ممنون عزیزم.
خب پسیم یعنی همون پسرم ....
من فعلا برش داشتم تا یه مدت دیگه...
ممنون همچنین.
علی خوشتیپ
6 آذر 91 10:17
خاله جون مسابقه شرکت کردم...یه سر بهم میزنی؟


میام عزیزم.
مادر کوثر
6 آذر 91 12:56
سلام دوستم .کوثر تو مسابقه نی نی و محرم ژورنال نفیس شرکت کرده...کدش 52 هست اگه دوست داشتی از روز سه شنبه تا 5 شنبه وقت داری به دخترم و یکی دیگه از نی نی های ناز اونجا رای بدی. اینم لینکش: http://2nyaienafis.niniweblog.com/post1412.php ممنونممممممممممم
مامان سيد محمد سپهر
6 آذر 91 14:18
سلام دوستم .سيد محمد سپهر تو مسابقه نی نی و محرم ژورنال نفیس شرکت کرده...کدش 51 هست اگه دوست داشتی از روز سه شنبه تا 5 شنبه وقت داری به پسرم و یکی دیگه از نی نی های ناز اونجا رای بدی. اینم لینکش: http://2nyaienafis.niniweblog.com/post1412.php ممنونممممممممممم
علی خوشتیپ
6 آذر 91 14:57
سلام خاله جون .عزاداریهاتون قبول.من تو مسابقه نی نی و محرم ژورنال نفیس شرکت کردم...کدم 35 هست اگه دوست داشتین به من و یکی دیگه از نی نی های ناز اونجا رای بدین ممنونم