پریساپریسا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

تقدیم به پریسای عزیز

با دیدن روی ماهت روزم ساخته میشه....

بازی وبلاگی

1392/3/13 18:21
نویسنده : مامان پریسا
1,623 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام

این هم یه بازی وبلاگی دیگه....

راستش نمیخواستم شرکت کنمدروغگو اما شاید تمام نی نی وبلاگ ازم دعوت کردن که شرکت کنم.نیشخنداز خود راضی

(کامنت های پست قبل نشون دهندی دعوت  نامه هاستمژه )

دیگه اصرار های مینا وبعد هم لیلا مزید بر علت شد تا من هم دست به کار بشم....

این شما و این هم پاسخ خای مننننننننخنده

 


- بزرگترین ترس در زندگیت چیه؟

داخل دریا غرق بشم..استرس

2- اگر 24 ساعت نامرئی میشدی، چی کار میکردی؟

نمیشه بگم اما در مورد همین سایته...ساکتخنده



3- اگر غول چراغ جادو، توانایی برآورده کردن یک آرزوی 5 الی 12 حرفت را داشته باشد،‌ آن آرزو چیست؟

یه دوستی ارزو کرد ماهی 3 میلیون حقوق ماهیانه داشته باشه... ارزوی من اینه:

در اون سه میلیونه ماهیانش شریک بشم.شیطان


4- از میان اسب، پلنگ، سگ، گربه و عقاب کدامیک را دوست داری؟

من اسب  ولی به خاطر پریسا همشون اوه (چون دخملی عاشق حیوانات شده....خندهباید به فکر تاسیس یه باغ وحش باشم.کلافه)

 
5- کارتون مورد علاقه دوران کودکیت؟

تنسی تاکسیدو  و چارلی (فقط هم به خاطر اون کمد اقای ووپی که ارزو داشتم یه بار برم و مرتبش کنم.قهقهه

6- در پختن چه غذایی تبحر نداری؟

این یه سوال انحرافیه برای به دام انداختن خانم ها... ساکت


٧- اولین واکنشت موقع عصبانیت؟

سکوتتتتتتتت ممتددددددد برای چند روز.......خنثی یا گریه گریهالبته برای پریسای بیچاره فقط جیغغغغغغغغغغغغغغغغ از نوع بنفشششششششششششششخنده


٨- با مرغ، دریا، اورانیوم و خسته یک جمله بساز؟

حواستون باشه از  اون پلو مرغ با اورانیومی که قراره سارا کنار دریا بهتون بده جون سالم به در ببرید...خنده

کلمه ی "خسته" کلا نکته ی انحرافی این سوال بود.نیشخند  


9- دو بیت شعر که خیلی دوستش داری؟

یادم نمیاد

10- اگر بخواهی با تونل زمان فقط به یک روز از زندگیت در حال، گذشته و آینده سفر کنی، آن روز کدام است؟

به آینده: دیدن عروسی نوه ی بزرگم خیال باطل


11- چه رنگی هستی و چرا ؟


عاششششششششششششققققققق صورتی هستم.کلا از بچه گی دوست داشتم. شاید کودک دورنم هنوز دوستش داره که نتونستم ازش دل بکنم.نیشخند

ولی کرمی . قهوه ایی روشن و آبی آسمونی و زرد . قرمز رو هم خیییلی دوست دارم.


12- اگه قرار باشه از ایران بروی، کدام کشور را برای زندگی انتخاب می کنی؟

هندوستان . بیخودی دلمو صابون نمیزنم. بذار اون ها که میرن امریکا و سویس جاشون باز باشه.خنده


13- بهترین اس ام اس موجود در این باکس گوشیت؟


گشتم. همشون خوب بودن. بهترین پیدا نکردم.


 

14- اگه قرار باشه که سه نفر از آشناها رو امشب به مهمونی دعوت کنی، اون سه نفر چه کسانی هستند؟
اول سارا چون نزدیکه: سارا یادت نره یه ظرف شیرینی با خودت بیار اما با اون آردا درست نکنی هاااقهر

دوم باران: باران جون به تعداد از بریونی اعظم بگیر و با خودت بیارخوشمزه

سوم لیلا : قربون دستت لیلا جون یه ظرف از اون دلمه ها با خودت بیارخیال باطل

چهارم مینا : مینا جون یه ظرف کاک با خودت بیار چون هنوز درست نکردم ببینم چطورن.خنده

شد 4 نفر .. غمی نیست اگر 40 نفر هم بشه باز جا هست چون به قول ما جنوبی ها جا باید به دل باشهبغل


15- اگه قرار بود یه کلمه رو از لغت نامه ی زندگی حذف کنی، اون کلمه چی بود؟

کم رویی قهر


16- کسی را که بخواهی ملاقات کنی؟

تمام دوستای وبلاگیم بغل

17- اسم دیگه برای وبلاگت انتخاب کن؟

بهترین هدیه ی خدا بغلماچ

18- خودت رو شبیه چه میوه ای میدونی؟

گوجه سبزخوشمزه همین جوری .. یادم افتاد دهنم اب افتادنیشخند(حالا آب دهنتو جمع کن)نیشخند

19- سه خصوصیت اخلاقی بدت؟

کم رو عصبانی زود باور قهر احساساتی خنثی

20- کاشکی...... ؟

کاشکی یه خواهر 2 قلو داشتم.تعجبنیشخند

کاشکی پسر به دنیا میومدم.سبزنیشخند

کاشکی مدیریت نی نی وبلاگ با من بود.شیطانخنده

 

از 3 تا از دوستام دعوت میکنم که این بازی رو در وبلاگشون ترتیب بدن.

اما اسمشونو فاش نمیکنمساکت

التماس نکن که نمیگم.عصبانیشیطان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (82)

نرگس مامان باران قلنبه
13 خرداد 92 18:30
خدایی خیلی باحال نوشتی کلی خندیدم


نوش جون
مامان آرشیدا کوچولو
13 خرداد 92 19:47
دلبر همون موقع که گفتی نوش جون فهمیدم که باور نکردی فکر کردی دروغ میگم
برو خصوصی


نوشششششششششششششش جون عزیزمممممممممممممم
مامان محمد و ساقی
13 خرداد 92 19:49
سلام گوجه سبز.هلوووووووووووووو هستم از دوستان خیار و گلابی
مریم ببخش شوخی میکنم صرفا" دلمون باز شه


خوبه ظرفه میوه مون تکمیل شد حالا برای مهمون داری کاملا اماده هستیم.
مامان محمد و ساقی
13 خرداد 92 19:50
وای وای وای دریا.خدا به روز کسی نیاره.خیلی بده خیلی بد.تجربش تو زندگی ما بوده و تاثیرش خیلی خیلی بدبه خاطر همین از دریا بدم میاد


همیشه خواب میبینم دارم غرق میشم.
مامان محمد و ساقی
13 خرداد 92 19:50
مریم تو پولهای خیار شریک نشو.من باهاش قبلنا به تفاهم رسیدم


کاری به خیار ندارم من با اقاغوله شرط و شروط کردم.دیگه اینجوری کار از محکم کاری عیب نمیکنه. تو با خیار به تفاهم رسیدی ولی من بهش اعتماد ندارم.
مامان محمد و ساقی
13 خرداد 92 19:51
چرا سکوت میکنی؟عرررررررررررررررررررررررربدههههههههههههههههههههههه بکشششششششششششششششششششششششششششششای کاش شکلک مشت هم داشت


سکوتی که هزارتا حرف داره... دقت نکردی این همش نکته داره ...ولی کو گوش شنوا...
مامان محمد و ساقی
13 خرداد 92 19:52
ایشالله میری تو عروسی نوه گلت عزیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم


مامان محمد و ساقی
13 خرداد 92 19:52
هندوستااااااااان

خخخخخ یاد یه چیزهایی افتادم


اره چرا تعجب میکنی؟ ه ن د و س ت ا ن

مثلا چه چیز هایی؟شفاف سازی لطفا
مامان محمد و ساقی
13 خرداد 92 19:53
وای از لطفت ممنونم.ببخشا منو جو مردم آزاری گرفته بود گفتم کسی نیاد خونمون



ولی ایشالله یه روزی میام با شوهر و بچه هام و البته با یه دیس کاکا




نه دیگه حرفتو زدی من باور کردم. نباید میگفتی





باشه عزیزم بیا گلم اینجا هتل فراوونه


مامان محمد و ساقی
13 خرداد 92 19:55
خواهر دوقلو چرا؟فکر شوهراتون رو کردین اونوقت.بگم تو همسایگمون---------------


این که خواهر دوقلو نداری و پسر نیستی که عمرا بشه ولی مریم میتونی مدیریت یه سایت رو برعهده بگیری.کاری نداره که


مهم نیست به این چیزا فکر نکن. در عوضش یه جفت عین خودت داری که هزارتا کار میتونی بکنی

نه عزیزم دیگه نمیذارم کار به اونجا بکشه.

نه من سایته دیگه میخوام چکار همین نی نی وبلاگو میخوام.
مامان محمد و ساقی
13 خرداد 92 19:56
التماس نمی کنم.نگوکامنتهامو پس بده


چیزی که بگیریم پس نمیدیم التماس نکن
مامان یلدا و سروش
13 خرداد 92 20:20
بسی از مصاحبه شما لذت بردیم..

خانومی ما خوشحال میشیم فقط لطفا 24 ساعت زودتر اعلام کنین در غیر اینصورت در خونه به روی شما باز نخواهد شد






شهر شما این مدلی از مهمون پذیرایی میکنن. وایییییییییییییییییییییی

عمرا اگر بهتون افتخار بدیم.
مامان کوروش
13 خرداد 92 23:51
سلام گوجه سبز ممنون که به اصرامون جواب دادی


سلام خیار. خواهش میکنم دیگه ناجوانمردی بود که به این همه خواهش جواب ندم.
مامان کوروش
13 خرداد 92 23:54
تو همین سایت چیکار داری

من عمرا از اون 3 ملیون رو به کسی بدم چنان برنامه ریزی کردم یک قرون هم زیادی نمیارم ولی یه کار دیگه میتونم بکنم به اقا غول بگم 3تومن هم به تو بده


یه کار مهم. باران میدونه

مگر دست خودته که ندی ؟ وقتی من ارزو کردم اقا غوله هم نصفشو میاره برام. دیگه ثبت شد و رفت
مامان کوروش
13 خرداد 92 23:57
پس به کل حیوانات علاقه مندید به خاط پریسا جون
کمد اقای ووپی رو خوب اومدی
وای سارا نگو چی پخته
انشالله نوه بزرگ رو هم میبینی
تو هم صورتی هستی


اره دیگه چاره ایی نیست فعلا علاقه مندی های ما شده علاقه مندی های پریسا خانم.

باور کن هر وقت کارتونشو میدیم دوست داشتم برم مرتبش کنم.
مامان محمد و ساقی
13 خرداد 92 23:57
سلام
میشه الان کامنت های منو تایید کنی؟اگه نکنی عربده میکشما


سلام

خب من الان دارم تایید میکنم عربده نکشی هاااااا
مامان کوروش
14 خرداد 92 0:05
همون هندوستان هم خوبه تو برو ما دعوتنامه میفرستیم بیای پیش ما خواستی بیای فلفل و ادویه یادت نره
میگفتی واست اس میفرستادیم مینوشتی اینجا


نه قربونت اگر رفتم اونجا دو دستی بهش میچسبم شما همون سویس کانادا خوش باشید
مامان کوروش
14 خرداد 92 0:09
چشم حتما دلمه میارم ببینم اون وقت ما بیاریم اینا رو تو چی میخوای به ما بدی بخوریم خودمون که داریم میاریم شما زحمت نکش یه وقت خسته میشی

اون وقت تموم دوستای وبلاگی رو میخوای ببینی همه باید خوراکی بیارن


عزیزم بذار داخل نایلکس من ظرف زیاد دارم.دیگه زحمت نکش.

خب اره پارک که فراوونه غذاشونو هم که خودشون میارن دیگه مشکلی نیست حتما بیا خوش میگذره
مامان کوروش
14 خرداد 92 0:15
مریم یه کم با ما بگردی از این کم رویی در میای قول میدم میشی مثل ما ها
ارزو بر جوانان عیب نیست مدیریت نی نی وبلاگ امیدوارم همیشه شاد باشی خندیدیم دلمون باز شد


مگر شما چطوری هستید گلم لطفا شفاف سازی کن


اخه اینجا با بقیه ی جاها فرق میکنه به خاطر همین ارزوشو کردم.
خواهر فرناز
14 خرداد 92 1:19
خیلی باحال بود
خیلی خندیدم
مخصوصا قسمت 24 ساعت نامرئی شدن را باهات موافقم
حالا نکنه کسی را دعوت نکردی
این از اون ابداراش بودا



مگر میدونی کجا میخوام برم.؟
مامان یاسمن و محمد پارسا
14 خرداد 92 5:03
عزیزم خیلی جالب و بامزه بود کلی خندیم ایشالاه به همه ارزوهات برسی


ممنون دوستم
باران
14 خرداد 92 9:01
سلام خیلی جالب بود


ممنون گلم
مامان فتانه
14 خرداد 92 10:45
خیییییییییییلللللللللللللیییییییییی قشنگ نوشتیییییییییی


نوش جون
مامان محمد و ساقی
14 خرداد 92 12:43
سلاااااااااااااااااااااااااااام
ممنون که تاییدشون کردیبا اجازه کامنت های لیلا رو هم خوندم.فقط لیلا


سلام خوبی هلو
منظورت خیاره؟ من لیلا نمیشناسم
ツ ستایش مهربون ✿ ستایش خوش زبون ツ
14 خرداد 92 15:07
ظاهرا تنها کسی که شما رو به این مسابقه دعوت نکرد ما بودیم


شما که جزئ رسمیهامون بودی عزیزم.
مریم--------❤
14 خرداد 92 19:15
زهرا
14 خرداد 92 21:34
وای چه اهوازی باحالیییییییییی



مامان محمد و ساقی
15 خرداد 92 0:30
آره همون خیار


از اول میگفتی خیار خودتو راحت میکردی
ღبارانღ
15 خرداد 92 10:25
سلام...
من بارانم...واقعی ِ واقعی


سلام.

من هم شاهدم.
ღبارانღ
15 خرداد 92 10:26
معلومه کی را از راه به در کردند؟
حداقل این پست را نمی نوشتی و بعد می امد نصیحت... می گم یاد گرفتی از بعضی بزرگان؟


اره دیگه من بچه ی خوبی هستم. گوش میدم.
ღبارانღ
15 خرداد 92 10:27
مریم نیست خیلی مسافرت دریایی میکنی از غرق شدن بترس..حق داری...حالا امگار کاپیتان کشتی بود...


باور کن خیلی میترسم... همیشه هم خواب غرق شدن میبینم.
ღبارانღ
15 خرداد 92 10:28
مدیونی اون 24 ساعت را به من نگی..ولی اییییییییییی اگر میشد چه دستهای پشت پرده که رو نمی شدددددددددد!!!!!بیچاره بعضی ها...


خودذت میدونی که. نیازی به گفتن نیست
ღبارانღ
15 خرداد 92 10:28
چرا تو به سراغ من اگر می ایید سهراب را خیلی دوست داری..یادت رفت؟


اره راستی اینو خیلی دوست دارم.
ღبارانღ
15 خرداد 92 10:29
نیست عضو ثابت کلاس یوگا بودی برای همین هند را دوست داری..برای تمرینات نهایی و استادیار دوست داری بروی...منم ببرررررررررر


نه بابا علت دوست داشتنم یه چیز دیگس نمیشه بگم.
اگر رفتم حتما میبرمت عزیزم.
ღبارانღ
15 خرداد 92 10:31
مینا را دعوت نکن..گفت من دوست ندارم کسی بیاد خونه مون...الهی گومبولم بهش می گفت خب مارا دعوت کن.خوش می گذره ها.


نه عزیزم جنوبی ها این چیزیا در مرامشون نیستو ما دوستامونو دوست داریم شدیددددددددددددددد
ღبارانღ
15 خرداد 92 10:31
اسم وبلاگت می خوره... برای پری


همیشه این اسمو دوست داشتم.
ღبارانღ
15 خرداد 92 10:32
اگر مدیر نی نی وبلاگ بودی مجبور بودی با ابر زشت دوست باشی... حالا می ترسه مریم ابر زشت بهمون بد نزدیکه ها...


نهههههههههههههههههه


اگر بیاد بالای خونه ی ما.. من فرار میکنم
ღبارانღ
15 خرداد 92 10:33
یکی شون ابر زشته باشه...
دوستهای دعوتید...
یکی شون هم نمیشه بگم...


وایییییییییی نگوووووو


میدونم منظورت با کیه
ღبارانღ
15 خرداد 92 10:34
ممنونم دوست مهربونم که وقتی نبودم بهم سر میزدی..و هر سب باهام حرف می زدی.مهربونمممممممممممم....


خواهش میکنم.عزیزمممممممممممممممم

من هم ممنون که هستی. ایشالله همیشه سلامت باشی.
مامان آناهیتا
15 خرداد 92 16:58
من همیشه از خوندن وبلاگتون لذت می برم خیلی قشنگ می نویسید . پریسا جونو ببوس



شما لطف دارید ممنون
نرگس مامان باران قلنبه
15 خرداد 92 17:13
خیلی باحالی
♥مامان آمیتیس♥
16 خرداد 92 2:36
من و خواهرم دوقلوهای همسانیم

تو دوران راهنمایی یه بار رفتم به جاش امتحان دادم

بجز دو سه تا از دوستای صمیمیمون کسی متوجه نشد

البته الان که ازدواج کردیم و بچه دار شدیم راحت تشخیصمون میدن


وایییییییییی چه جالب. خب من هم دوست داشتم همین چیزها رو تجربه کنم.
امیر
16 خرداد 92 9:08
سلام
از این پست سر در نیاوردم


مهم نیست
فریبا
16 خرداد 92 11:15
میگم هر کی رو که دعوت کردی یه دستور خوراکی هم بهش دادی ها! شکمو خانوم
نکته ی اخلاقی این سئوال و جواب ها:
مسی دیت ِ خالی خونه ی ایشون نره لطفا! هدیه تون هم حتما باید خوراکی باشه


اره دیگه یه جورایی گربه رو همون اول کار کشتیم تا حساب کار دست دقیه بیاد
فریبا
16 خرداد 92 11:16
اوه چه غلط ِ املایی افتضاحی! منظورم این بود: کسی دست خالی نره...


میخواستم همونو درست کنم ولی حالا که خودتون زحمتشو کشیدید دیگه من گذاشتم بنونه.
لحظه های من و تو
16 خرداد 92 13:59
ایول بازم کلی به جواب هات خندیدم . باحال نوشتی


شما هم شرکت کن .من که دعوت کردم.
مامان مرضیه
16 خرداد 92 14:13
کلی خندیدم خیلی حال کردم بخصوص جواب سوال 6


لحظه های من و تو
16 خرداد 92 18:33
خصوصی داری.
لحظه های من و تو
16 خرداد 92 18:35
رمز پست جدیدمو میتونی به دوستات بدی . مطمئنم خیلی جالب و مفید میشه. ببینم چیکار میکنی


چشم به دوستام میدم تا بیان من که خوندم وخوشم اومد.
مامان محمد و ساقی
16 خرداد 92 23:52
سلام مریم جون.دیدم آنلاینی اومدم سلامی عرض کنم


سلام عزیزم. ممنون گلم.
مامان مرضیه
17 خرداد 92 11:13
تویی هم مصطفی و هم محمد ، تو را در آسمان نامند احمد ، تو کانون صفا مرد یقینی ، تو عین رحمه للعالمینی . عید مبعث بر تمام مسلمانان مبارك باد .


عید شما هم مبارک عزیزم.
مامان امیرعلی جیگر
17 خرداد 92 13:02
باحال بود جوابات


سلماز
17 خرداد 92 16:16
سلام خیلی قشنگ نوشتی


سلام.
ممنون قشنگ خوندی گلم.
سلماز
17 خرداد 92 16:22
خوشحالم که همشهری هم هستیم


من هم خوشحال شدم عزیزم.
مامان طاها
18 خرداد 92 8:46
عالی بود کلی خندیدم.


مامان طاها
18 خرداد 92 8:50
واااااااااااای از دست آهنگ وبلاگ پریسا جون و یاسمین و پارسا.
من هر وقت طاها میخوابه با گوشی به وبلاگ دوستام سر میزنم و وبلاگ شما همیشه همیشه طاهای منو از خواب بیدار میکنه.
یه جورایی آدم میترسه و مجبوره تا طاها و همسری رو بیدار نکرده از وبلاگتون بره بیرون حتی اگه وبلاگتونو نخونده و نظر نزاشته.


جدی

چشم عزیزم فقط به خاطر شما در اولین فرصت عوضش میکنم.
سلماز
18 خرداد 92 9:24
مرسی گلم که بهم سر زدی من اهواز هستم
لینکت کردم


شما هم لینک شدی گلم.
مامان یلدا و سروش
18 خرداد 92 15:36
زندگی آرام است،

مثل آرامش یک خواب بلند.

زندگی شیرین است،

مثل شیرینی یک روز قشنگ.

زندگی رویایی است،

مثل رویای ِیکی کودک ناز.

زندگی زیبایی است،

مثل زیبایی یک غنچه ی باز.

زندگی تک تک این ساعتهاست،

زندگی چرخش این عقربه هاست،

زندگی مثل زمان در گذر است...

امیدوارم که بهار دلت همیشه شاد باشه و هیچوقت رنگ خزان نگیره عزیزم


ممنون عزیزم خیلی قشنگ بود
بانوی بهار
18 خرداد 92 16:23
چه پستی!

سرشار از انرژی مثبت !!!!!!!!


ممنون
مریم--------❤
18 خرداد 92 16:28
خیلی جالب بود


جدی؟
مامان علي خوشتيپ
18 خرداد 92 20:08
سلاااااااااااااااام
خوبي؟پريسا جون خوبه؟
كلي خنديدم به پستت.خيلي خوشم اومد...از اينكه مثل خيليا جدي نگرفتي


سللللللللللام رسیدن به خیر.
ممنون.
نه عزیزم. جدی چیه بذار بخندیم.
مامان علي خوشتيپ
18 خرداد 92 20:09
چقدر خنديدم به نظر اول مينا...خدا نكشتش


خب راست میگه میوه ها به این گرونی حالا همه جمع شدن همین که اسمشونو ببینیم برامون کافیه.
مامان علي خوشتيپ
18 خرداد 92 20:11
من عمرا از پلوم به كسي بدم
عمرا ليلا از پولاش به كسي بده
عمرا چهاتامون رو بتونن تو يه جا تحمل كنن


چون میدونستم نوشتم که داخل رو دربایسی بیفتید و انجامشون بدید.
مامان علي خوشتيپ
18 خرداد 92 20:12
كاش آرزوي مدير ني ني وبلاگ شدنت برآورده ميشد..اونوقت هي بهت گزارش ميدادم...سرتو درميوردم


من که سرم درد میکنه واسه این چیزا
مامان علي خوشتيپ
18 خرداد 92 20:12
آمريكا جا هستا...بيا با هم بريم لاس وگاس


ما که اجق وجق نیستیم. نه بابا اونجا هم راهمون نمیدن.
مامان علي خوشتيپ
18 خرداد 92 20:13
براي جواب سئوال نوزدهت:


مامان علي خوشتيپ
18 خرداد 92 20:14
انشاالله عروسيه بچه بهترين هديه خدا رو هم ميبيني


ایشالله
مامان علي خوشتيپ
18 خرداد 92 20:14
قرار وبلاگيه بعديمونو بذاريم پاي صندوق هاي راي؟


عالللللللللللللللیییییییییییههههههههه
مامان گیسوجون
19 خرداد 92 0:52



مرسی
بانوی بهار
19 خرداد 92 10:10
اگه فرصت کردی خوشحال میشم یه سری بهم بزنی!


چششششششششم
مامانی طهورا
19 خرداد 92 11:25
شمام خانوم مارپل شدی


خانم مارپل پیش من دوره دیده.
مامان یاسمن و محمد پارسا
19 خرداد 92 11:59
مامانی نمیاید گپ کارتون دارم ممنونم


جواب دادم عزیزم. الان هم هستم.
اتنا مامان نگین
19 خرداد 92 12:19
سلام مریم جون عذرخواهی منو قبول کن .اصلا فرصت نشد یه سر بهت بزنم .باور کن اصلا وقت نداشتم جز خونه مامان بزرگم خونه هیچ کس نتونستم برم .ایشالله سفر بعد .میبوسمتون.


سلام عزیزم . رسیدن به خیر. وای من هم خیلی دوست داشتم ببنمت ولی این چند روز همش در گیر بودم.ایشالله دفعه ی بعد گلم.
اتنا مامان نگین
19 خرداد 92 12:21
سلام مریم جون اومدم عذرخواهی کنم اخه ایندفعه اصلا وقت نشد با هم قرار بزاریم .ایشالله سفر بعدی .میبوسمتون


اتنا جون اشکال نداره گلم. گفتم که ایشالله سری بعد
مامان یاسمن و محمد پارسا
19 خرداد 92 12:30
گذاشتم


نوشتم براتون. نمیتونم چت بنویسم.
مامان یاسمن و محمد پارسا
19 خرداد 92 12:42
میشه بیاید گپ


هستم عزیزم ولی نمیشه بنویسم.
مامان سونیا
19 خرداد 92 16:06
عجب جوابایی دادی دختر چطوری این جور فکرای خبیث به ذهنت خطور میکنه
ببینم شما معلوم شد چند تا رنگی بابا
ادم باید یک رنگ باشه نه چند صد رنگ اصلا خوب نیست


معمولا باید جواب انحرافی بدی تا دشمن متوجه نقطه ضعف نشه.
مامان تارا
19 خرداد 92 23:16
چه جوابای جالبی نوشتی

مریم جون هندوستان خواستی بری یه تک بزن منم آماده شم خیلی دوست دارم این کشور رو ببینم

اسم گوجه سبز میاد من فکم درد میگیره

به نظر من خصوصیاتی اخلاقی که گفتی اصلا بهت نمیاد


چرا بهم نمیاد؟
مریم--------❤
20 خرداد 92 15:46
من از هرچیز بزرگ و عظیم میترسم و دریا هم همینهمیرم توش ولی وقتی به عظمتش فکر میکنم تنم میلرزه
شانس نداریا حالا نگاه جو پریسا رو میگیره و میره کاپیتان کشتی میشه


مجبورش میکنم قبلش بهم شنا یاد بده.
شقایق
21 خرداد 92 0:52
وااااااااای که چقدر جواباتون باحال بود کیف کردم


مامان علی اکبر
21 خرداد 92 13:51
سلام عزیزم خوبی؟
یه سوال ازت داشتم در مورد اون کامنتی که برام گذاشته بودی.گفتی ---------------
دوست دارم بدونم ---------------
ممنونم.کامنتمو تایید نکنی.


نه خانم!!! من نه چیزی به شما گفتم و نه چیزی شنیدم.حتما اشتباه میکنی..
مجبورم کردی کامنتت رو تایید کنم.!!!!!