پشت صحنه ی تولد خرگوشی پریسا
سلام
امیدوارم سلامت باشید و خونتون از هجوم ویروس شیطون سرما خوردگی ،انفلانزا،سینه درد،.... در امان باشه.
اول اینکه از تمام دوستان گلم که برای پریسا دعا کردن ممنونم. خدا رو شکر از امروز که یکشنبه هست، کمی بهتر شده سرفه هاش کمتر و حال عمومیش بهتر شده ولی هنوز کمی از عوارض سرما خوردگی رو داره...
چند تا پست با کلی مطلب و عکس آماده داشتم که نمیدونستم کدوم رو اول بذارم . که دیدم این یکی دیگه داره خیلی بیات میشه .
پس بدون معطلی بفرمایید ادامه.
ممنون که مثل همیشه همراهیم میکنید.
قبلا هم نوشته بودم که از چند ماه قبل کارای مربوط به تولد رو شروع کردم.چون هم دست تنها بودم و هم کارای خونه و پریسا خانم هم رو دستم بود.برای همین باران جون مرتب برام طراحی میکرد و طرح ها رو بهم میداد و من بعد از پیرینت گرفتن و بزرگ کردن تصاویر اون ها رو روی مقوا پیاده میکردم.
از شانسمون همون وقت ها مقوای " فابریانو" یک دفعه قیمتش رفت بالا و من بعد از کلی گشتن در کل شهر که دنبال رنگ صورتی بودم ،نزدیک خونمون همون رنگ رو با قیمت مناسب پیدا کردم.(آب در کوزه و ما تشنه لبان میگشتیم)وقتی مرکز شهر ورقی 1400 شده بود من گرفتم 900 تومن
اولین کار رو با دیوار کوب شروع کردم که باران جون خیلی روش حساس بود:
و خدا رو شکر باران جون با دیدن عکس راضی بود:
و در آخرین تصمیم برای طرح کیک هم قرار شد همین ثصویر رو روی کیک بندازیم.
و روی دیوار :
بعد رفتم سراغ ریسه ها.2 تا اسم parisa و hapy birth day البته فقط از این عکس گرفتم:
اول هویج ها و کله هویج ها و بعد حروف و در آخر رد کردن از روبان......
از این ها هم که خیالم راحت شد رفتم سراغ جعبه ها که به عنوان گیفت هدیه به بچه ها دادم.
واقعا جمع کردن و خم کردنشون خیلی سخت بود گاهی کلی کلافه میشدم
و بعد نوبت به هویج های روی نی بود دو ورق A4کاغذ گلاسه از این ها رو بریدم:
این جوری...
بریدن این هویج کوچولو ها یک طرف و رد کردنشون از نی ها یک طرف :
و لیبل ها برای لیوان
و لیوان ها
یه تعداد هم خرگوش کوچولوی چوبی برای روی تغذیه ها...
و شیرینی ها که فقط از این ها عکس گرفتم. بقیه خوراکی ها رو که شب قبل از تولد تا ساعت 2 شب مشغول درست کردنشون بودم و به تنها چیزی که فکر نکردم عکس گرفتن بود...
سفیدها با آب نارنگی. قهوه ایی با نسکافه و قرمز با زعفران رنگ کردم.
و پریسا خانم که در همه ی موارد کنار مامان بود و همراهی میکرد.
به خاطر حضور مستمر و همیشگی پریسا خانم ، مجبور بودم تمام کار ها رو به صورت سر پا (ایستاده)و پشت اوپن آشپز خونه که از دسترس خانمی دور باشه انجام بدم.
راستی دست خاله معصومه هم درد نکنه که این تل خوشکل رو برای پریسا خانم درست کرد.هرچند که تا آخر رو سرش نبود. ولی خیییییلی خوشکل بود.(اماده ی همینو تو بازار گفتن 12 تومن که خاله زحمتشو کشید) و یه شونه با همین گل ها رو هم برای من درست کردکه با دخملی ست بشیم. دستشون درد نکنه.
بالاخره تمام شد
ممنون که همراهم بودید. ممنون از حضورتون.