فصل بیست و دوم: سفر نامه پریسا
سلامی گرم به دوستان همیشه همراه و........پریسا خانم گل
جای همه ی دوستان عزیزم خالی بود. به جز بیماری پریسا ،همه چیز خوب بود و خیلی خوش گذشت.
روز شنبه ساعت 9 صبح 4 نفری یعنی با عمه بهاره ، به سمت اصفهان حرکت کردیم و بعد از چند توقف بین راه ، ساعت 7 عصر به مقصد رسیدیم.
یکسره به دانشگاه و دنبال عمو احسان رفتیم(که اونجا درس میخونن. دکترای ادبیات) .و چون هنوز فرصت داشتیم و با وجود بارش بارون و هوای نسبتا" سرد به بازار و دیدن سی و سه پل رفتیم.و بعد از خوردن شام به سویت عمو احسان.....
هوای اصفهان دقیقا" مثل هوای بهمن ماه اینجا بود هوا خیلی خنک و خوب بود. روز چهار شنبه بعد از اماده کردن نهار به باغ پرنده ها رفتیم و تا عصر اونجا بودیم که به پریسا حسابی خوش گذشت و کلی با پرنده ها بازی کردو متاسفانه از همون ظهر بیماریش هم شروع شد اسهال و آب ریزی بینی که احتمالا" به خاطر تغییر آب و هوا بود.
عصر هم به میدان امام رفتیم و تا شب اونجا بودیم.
روز پنج شنبه صبح هم به طرف کاشان حرکت کردیم. قبل از ظهر رسیدیم و فقط برای دیدن عمارت و باغ فین رفتیم. برای پریسا که خیلی خوب بود چون تقریبا" تمام مدت در ابنما و جوی وسط عمارت مشغول اب بازی بود . و به همین دلیل هم مجبور شدیم زودتر از اونجا بریم.
بعد از خوردن نهار در نزدیکی باغ فین، برای دیدن مراسم گلاب گیری به طرف قمصر حرکت کردیم. مراسم جالبی بود و بعد از بازدید از چند کارگاه گلاب گیری، به پارکی رفتیم و شب اونجا بودیم که خیلی سرد بود و خدا رو شکر که وسایل کامل با خودمون برده بودیم.
روز جمعه هم به طرف نیاسر حرکت کردیم برای دیدن ابشار بسیار قشنگی که در نیاسر بود. وبعد از دیدن ابشار به طرف شهرمون حرکت کردیم و ساعت 10 شب رسیدیم...........
متاسفانه پریسا هنوز خوب نشده برای همین حوصله آماده کردن این پست رو نداشتم......
لطفا" براش دعا کنید . ممنون.
راستی پریسا در یک مسابقه شرکت کرده . این هم آدرسش. لطفا" به این ادرس تشریف ببرید و اگر از عکس پریسا خوشتون اومد بهش رای بدید.احتمالا" از فردا عکسها رو به نمایش میذارن.
http://raeenblog.persianblog.ir/post/85/
الان متوجه شدم که امروز تولد بنی جون بوده.
بنی جون( پارسا جون) تولدت مبارک باشه عزیزم......
حالا نوبت عکسه. کلی عکس برای دوستان گلم آماده کردم. ممنون که تشریف آوردید.
ابتدای سفر و توقف کنار سد کارون 3.
سی و سه پل اصفهان. خیلی سرد شده بود. پریسا هم که نمیذاشت عکس بگیرم...
و باغ پرنده ها که بسیار زیبا و دیدنیه.البته اینجا محیط بیرونه که برای نهار اینجا بودیم.
و این کنار پرنده ها. پریسا میرفت نزدیک که به اونها نون بده.
این پرنده ها خیلی خوشکل بودن
و این طاووس بسیار زیبا...
و اینجا میدون امام...
بعد هم کاشان و باغ فین و پریسای عاشق آب بازی.......
و...........
و بالاخره یه عکس از عمارت گرفتم با پریسا
و بعد جاتون خالی برای نهار رفتیم که خیلی خوشمزه بود.
و بعد هم مراسم گلابگیری قمصر با این گلهای خوشکل
و با این وسایل...
و پریسا در کنار دستگاه گلاب گیری
اینجا هم پارکی در قمصر که شب موندیم.به غیر از ما کلی مسافر هم اونجا بودن.
و ابشار نیاسر
و در راه بازگشت جایی توقف کردیم و پریسا یه بره کوچولو از نزدیک دید و کلی باهاش بازی کرد
راستی ایشون هم عمو احسان که پریسا خیلی دوستش داره
ممنون که تحمل کردید. این هم سفرنامه پریسا خانم با کلی عکس......