فصل پانزدهم:آخرین ها در پایان سال 90
سلام به مامانهای مهربون و زحمتکش. سلام به دوستان خوب و مهربونم و سلام به دخمل خوشمل مامانی
دیگه آخرین روزهای ساله و همه در تکاپو و تلاش تا برای عید و سال نو و اومدن بهار آماده بشن.
ما هم سعی میکنیم این آخریا چیزی از قلم نیفته. هم برای خونه و خودمون و مخصوصا" پریسا خانم.
آخرین چک بهداشتی
روز دوشنبه برای آخرین بار در سال 90 پریسا جون رو برای چک بهداشتی به مرکز بردم.
خدا رو شکر همه چیز رو براه بود و مشکل خاصی وجود نداشت.و نوبت بعدی برج 2 و همراه با واکسن 18 ماهگی هستش. خدا کنه درد نداشته باشه. از حالا که حسابی ترسوندنم.
وزن پریسا جون تا 16 ماهگی 14 کیلو گرم
و قد ناز گل مامان 84 سانت شده.
بگو ماشالله
آخرین قسمت خونه تکونی
که مریوط به اتاق پریسا جون بود. و ایشون هم در انجام این امر مهم سهیم بودن.وقدم به قدم
مامانی رو همراهی کردن.
تمام لباسهای زمستونی جمع آوری شدن و کلا" دکوراسیون اتاق تغییر کرد.
و خانمی هم کلی از تغییرات به وجود آمده به وجد اومد.هر دقیقه میاد سراغم و دستمو میگیره و میگه بیا بیا تازگی هم یاد گرفته اسمم رو هم نصفه نیمه میگه. بعد میبره اتاقش و یکی از اسباب بازی های جدید رو ازم میخواد.
خلاصه این هم از خونه تکونی. ولی چیدمان کلی خونه تا اومدن فرشها هنوز باقی مونده که اگر سر قولشون باشن گفتن شنبه......
آخرین چهارشنبه و چهار شنبه سوری
چهار شنبه سوری امسال خیلی خیلی خوش گذشت. چون سال قبل پریسا خیلی کوچولو بود . ولی امسال من و بابایی و پریسا به مکانی برای جشن چهارشنبه سوری دعوت شدیم.
که محیط امن و بدور از صداهای بمب و ترقه ......... بود. با چند تا آتیش خوشکل، موسیقی، پذیرایی و ..........
اول که رسیدیم هنوز خلوت بود برای همین پریسا خانم از روی آتیش ها با کمک بابا و مامان پرید
و بعدش هم برای پذیرایی به یه قسمت دیگه رفتیم و کلی خوراکی اونجا بود مثل آش، میوه، آجیل، ذرت ، چایی و........
که پریسا خانم هم از اونها بی نصیب نشد.
و بهترین قسمتش هم موسیقی شاد بود که خلاصه..........بله.......... و پریسا جون هم کلی نی نای نای کرد.
اخر سال و کلمات جدید
بعد از ظهری رفته بودم مانتو بخرم. داخل پرو بودم و پریسا بغل بابایی. اومد و شروع کرد به در زدن و داد میزد ( م َ یَ )
آخه باید جلو اون همه مشتری اسم مامانت رو صدا بزنی؟
از خدا میخوام که سال جدید برای همه ی دوستان گلم سال خوبی باشه همراه با موفقیت و سلامتی.
راستی یادتون نره کنار سفره هفت سین برای ما هم دعا کنید.
چند تا عکس برای دوستان گلم آماده کردم.
بفرمایید..........
کشفیات جدید از دسته گلهای خانمی موقع گرد گیری خونه....میز کامپیونر
درب کابینت. خط خطی ها مشخصه......
موقع نظافت اتاقش اومد و هر چی میدید می گفت تنم کن!!! تازه اون کلاه هم رو سرش بود!!!
این هم مراسم چهار شنبه سوری
با کلی نی نای نای
بعدش هم یه آش خوشمزه....
نوش جون عزیز دلم. همیشه خوش باشی.