شغل آینده
در هفته ایی که گذشت شبهای عزیز از یک ماه عزیز را پشت سر گذاشتیم.یعنی شبهای قدر. و از خدای مهربان تشکر می کنیم که یک بار دیگر سعادت حضور در این شبهای پر برکت را به ما داد.
و اما پریسا خانم.......
این پریسا خانم ما،در هر گوشه ایی از خونه یک جور سر گرمی برای خودش دست و پا کرده.
مثلا" وقتی مامانی داخل آشپزخونه میره،خانم هم میره سراغ کابینت ها. وقتی داخل سالن هستش،یک گوشه می ره سراغ اکواریوم. یک گوشه میره سراغ گل میزا و یک گوشه هم.......
خب وقتی مامانی یا بابایی با کامپیوتر مشغولن،معلومه دیگه سر کار خانم هم میره دور و بره کامپیوتر.
بابایی که میگه دخترم باید مهندس کامپیوتر بشه. ولی نظر مامانی اینه که کامپیوتر در کنار هر کار دیگه ایی لازمه. مثلا"پریسا خانم مهندس طب هسته ایی.که دیگه کامپیوتر یه گوشه کوچیک از هنرش میشه.
خلاصه این پریسا خانم ما که در حال گشت زنی دور میز کامپیوتر بود،چند روز پیش بالاخره دستگاه پرینتر توجهش را جلب کرد.
واونقدر بهش ور رفت تا آخر سر خرابش کرد.البته این حاصل زحمت چند روزش بود.
این هم یه جورایی میشه دومین خرابکاری پریسا خانم.
حالا میذاریم وقتی خانمی مهندس کامپیوتر شد میاد برای بابایی درستش میکنه.
مگه نه دختر گلم!!!!
این هم عکسهای خانم مهندس. اون پشت هم کاغذایی هستن که از دست دندونهای موشی خانم در امان نموندن.
خسته نباشی مامان جون.