اولین خرابکاری

1390/5/21 15:44

نویسنده : مامان پریسا

833 بازدید

اشتراک گذاری

توضیح١:پریسا خانم چند وقته که دیگه خوب می تونه چهار دست . پا راه بره.

توضیح٢ :پریسا خانم در طول روز که با مامان تنهاست،به هیچ وجه حاضر نیست از او جدا بشه.

واما......

دیروزمامان که کلی کار داشت ،در آشپز خانه مشغول کار بود.پریسا خانم همین که از خواب بیدار شد ،تند تند اومد پیش مامانی.وهمه جا سرک می کشیدتا ببینه چه خبره.

تا بالاخره کشوهای کابینت توجهش را جلب کرد. شِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے از اونجایی که مامان مواظبه.برای همین کشوهای پایین وسیله خطرناکی ندارن.

پریسا خانم هم اولین کشو را کشیدو...........

بله،مامان یک لحظه سرش را برگرداند و دید که خانم چکار کرده؟فقط سر خانم از بین انبوه پلاستیک فریزر پیدا بود.

واین برای مامان یعنی شکار لحظه ها.......

ظهر که بابایی از سر کار اومد،مامان با سند و مدرک رفت از خانمی شکایت کنه. بابایی که عکسها رو دید............

زد زیر خنده و گفت دست خانمی درد نکنه امروز حسابی کمکت کرده.

آخه اینجوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این هم شکار لحظه ها توسط مامانی:

تازه بعد از خرابکاری دوباره سرک کشید ببینه چیز دیگه ایی هم هست!

وقتی چیز دیگه ایی توجهش را جلب نکرد رفت دنبال کارش.

خسته نباشی گل مامان.

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (28)

مامان پارسا جون
21 مرداد 90 18:24

سلام به مامان پریسا خوشگله

میبینم که به سلامتی دیگه چهار دست و پا رفتن پریسا جون و کارهای مامانی شروع شده

چه شیطونی هم شده ماشاالله تنت سالم باشه قشنگم

پریسا
22 مرداد 90 1:03

چه شیطون

آپم

ساحل خاطره
22 مرداد 90 1:36

سلام به روی ماه پریساگلی و مامانش امیدوارم همیشه ایام به کامتون باشه منم که می دونی این روزا خیلی سرم شلوغه ولی دلم نمیاد که به وبلاگ گلمم سر نزنم می بوسمت پریسای عزیزم

اجی یاسمن
22 مرداد 90 3:51

مامان پرنیان
22 مرداد 90 10:30

چهار دست , پا راه رفتن پریسا جون مبارک

ممنون دوست عزیزم.

بابای علی وزهرا
22 مرداد 90 13:42

الهی قربونش برم
واقعا کمکتون کرده ؟
خسته نباشی پریسا خانم

آخه این اسمش کمک کردنه یا کار تراشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سعید
22 مرداد 90 17:26

سلااااااام نی نی واییییییی چ عالی که چار دست و پا راه میری چشم به هم بزنی قشنگ راه میریو بااااااااو مامان جون باید کشوهای بالا هم پاکسازی کنه هه هه ( ماماااااااااااان شیشه شیرمو کجااا گذاشتی خب تو کشو هم که نیست چند بار باید بگم صبح منو ول نکنید برید سر کارتون خب پس من صبحوووونه میخوام هیشکی منو درک نمی کنه تازه چغلی هم میکنن اینترنتی همه میفهمن) پریسا جون پلاستیکارو در اورد خسته شد دیگه بسته بندی کردن و بقیش با مامان

پریسا
22 مرداد 90 22:33

آپ دیت

قاتل فراری
23 مرداد 90 1:30

سلام . دفعه قبل که اومدم کامنت گذاشتم ولی فک کنم نرسیده به شما . ممنونم ازتون . واسه من فرقی نمیکنه هر طور خودتون راحتین .

مامان پارسا جون
23 مرداد 90 2:07

خانومی واست نظر خصوصی گذاشتم

مامان نیایش
23 مرداد 90 12:06

خب دیگه از الان به بعد شروع میشه دیگه خرابکاری نه بلکه شیرین کاری های دخمل ناز
انشاا.. سالم باشه

ممنون خاله

مامان نفس طلایی
23 مرداد 90 12:27

سلام چه خانوم نازی که از الان این همه به مامان جونش کمک می کنه

آره خیلی!!!!!!!!

بابای علی وزهرا
23 مرداد 90 12:33

بهار(مامانی شهراد)
23 مرداد 90 12:34

سلام گل قشنگم اصلا اشکال نداره تا میتونی شیطونی کن معلومه در کنار ارو درسات خونه دار خوبی میشی

عروس خوشگل خودمی

مرسی خاله

پریسا
23 مرداد 90 15:04

up date

مامان اسراواسما
23 مرداد 90 18:54

ایول خاله جون

مامانی حالا کجاشو دیدی

عاطفه
24 مرداد 90 0:21

سلام مامان پریسا جون... پریسا جون خوبه؟ بابا دلم براتون تنگ شده بود این شارژکردن اینترنتم شده یه مشکل برا خودش... خواهشا مراقبش باشید...آخه داداشم تازه خوب شده...دکتر دارو اشتباه داده بود بهش داداشمم حساسیت داشت کهیر زده بود تمام بدنش باد کرده بود سه بار بیمارستان بردیمش... ولی خدارو شکر خوب شد... لپ پریسا جونو از طرف من یه کوچولو بیشگون بگیرید

نکشیدا یواشکی باشه... راستی قسمت یازدهم رمانم رو گذاشتم دوست داشتید یه سر بزنید

بهار(مامانی شهراد)
24 مرداد 90 12:05

..♥#################♥..................♥###♥ ..♥##################♥..........♥#########♥ ....♥#################♥......♥#############♥ .......♥################♥..♥###############♥ .........♥################♥################♥ ...........♥###############################♥ ..............♥############################♥ ................♥#########################♥ ..................♥######################♥ ....................♥###################♥ ......................♥#################♥ ........................♥##############♥ ...........................♥###########♥ .............................♥#########♥ ...............................♥#######♥ .................................♥#####♥ ...................................♥###♥ .....................................♥#♥ .......................................♥ آپم گلم بیای خوشحال میشم..................................♥

قاتل فراری
24 مرداد 90 16:20

پریسا
24 مرداد 90 18:10

آپ

مامان فهیمه
25 مرداد 90 15:30

سلام:
درست عین آبجی کوشولوی من...
توی این فقط بلدن شیرین کاری کنن

ممنون از حضورتون.

پریسا
25 مرداد 90 23:55

آپم

مدرسه ی مامان ها
26 مرداد 90 12:06

دستِ گلِ پریسا جونمون درد نکنه که اینقدر به مامان کمک میکنه.

راستی شما هم به لیستِ مامانای مدرسه پیوستید. در اثر اشکالی تعدادی از مامانا از لیست حذف شده بودند، به خاطر این یادآوریتون ممنون مامانِ مهربون

ممنون و خواهش می کنم.

ثمين
26 مرداد 90 22:01

سلام عزيزم! واسه شما تولد پروانه اي رو گذاشتم. حتما ببين. چقدرم به پريسا جون ميادا! حتما عكساي تولدش رو برام بذار! مطمئنم خيلي ناز ميشه!

مامان پویان
27 مرداد 90 0:07

سلام چه شیرین کاری بامزه ای ، پریسا جان منتظر شیرین کاری های بعدیت هستیم

مامان نائیریکا
27 مرداد 90 13:14

مرسی عزیزم. حتما لینکتون می کنم. وای نائریکا هم همینحوری کشوها رو خالی می کنه

مامان پویان
28 مرداد 90 14:41

سلام منم باهات تبادل لینک کردم ممنون

مامان ماهان عشق ماشین
6 شهریور 90 19:09

سلام مامانی مهربون.خیلی مواظب باش بسته پلاستیکا رو جایی بذار که دستش نرسه.خیلی خطرناکه.پسر من که سه سالشه و از پریسا خیلی بزرگتره رو خدا خیلی بهش رحم کرد .بابت همین پلاستیکهای فریزر. تو وبش نوشتم. ایشالله خدا حفظش کنه.

تقدیم به پریسای عزیز

اولین خرابکاری

نظرات (28)

مطلب بعدی

مطلب قبلی