پریساپریسا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

تقدیم به پریسای عزیز

با دیدن روی ماهت روزم ساخته میشه....

کمی خاطره بازی(1)

1396/5/10 12:26
نویسنده : مامان پریسا
425 بازدید
اشتراک گذاری
سلام و صد سلام
پریسای عزیزم از خدا میخوام همیشه بهترین ها رو سر راحت قرار بده.

این خاطرات مربوط به قبل تر هاست فقط دوست داشتم برات ثبتشون کنم تا ان سالله وقتی در اینده میخونی حتما لذت ببری...

سال تحصیلی 94-95 دخترک گلم به پیش دبستانی رفت.
مدرسه ی غیر انتفاعی طاهره.
البته دو سال قبل از اون هم در یک مهد خصوصی دوره ی مهد و آمادگی رو گذروند.
و اما برای پیش دبستانی من و بابایی تصمیم گرفتیم دخترک رو در مدرسه ثبت نام کنیم تا بیشتر با محیط اموزشی آشنا بشه...
خانم افشین مربی پیش دبستانی بسیار خانم مهربان و با تجربه ایی بودن که کلی چیزای خوب خوب به دختر کوچولوی من یاد دادن.
ان شالله همیشه خوب و سلامت باشن.
پیش دبستانی تجربه ی خوبی برای مدرسه رفتن پریسا خانم شد...
اونجا کلی دوستای خوب پیدا کرد که بعد از گذشت دو سال هنوز هم باهاشون در ارتباط هستیم و از دیدن هم خوشحال میشیم.
به خصوص دوستایی که در مدرسه ی ابتدایی هم باز کنار هم بودید.

یادش به خیر صبح ها بابایی با ماشین مرسوندت مدرسه و ظهرها هم من میومدم دنبالت و برمیگشتیم خونه.
چون فصله ی مدرسه تا خونه کم بود و مخصوصا این که از داخل بازار عبور میکردیم اصلا خسته نمیشدی و همیشه سرگرم میشدی ....
دوران پیش دبستانی بیشتر عاشق نقاشی و رنگ امیزی بودی.
با دوستات سرگرم بودی و گاهی در برنامه های جشن تولدشون شرکت میکردی(البته با هم)...
حروف الفبا رو در حد آشنایی با شکل هاشون بهتون اموزش دادن.و بعد با هم داخل خونه واسه هر حرفی چندتا کلمه پیدا میکردیم...
راستی کلی شعر و سوره های کوچیک قرانی هم یاد گرفتی اما کم کم فرانوششون کردی....

یاد اون دوران قشنگ به خیر

پسندها (3)

نظرات (0)