پریساپریسا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

تقدیم به پریسای عزیز

با دیدن روی ماهت روزم ساخته میشه....

اولین پست سال 1392

1392/1/9 1:50
نویسنده : مامان پریسا
1,051 بازدید
اشتراک گذاری

 کارت پستال درخواستی طراحان

سلام            سلام                سلام

سال نو مبارک . ایشالله سال خوبی رو شروع کرده باشید.

من پریسا هستم. مامانم اینقد سرش شلوغ بود که فرصت نمیکرد سری به دفتر خاطراتم بزنه ، من هم دست به کار شدم تا خاطرات این مدت که از سال جدید گذشته رو بنویسم.

ماما ملم خیلی کار داره . از مهمان داری تا نامزدی عمه و بعدش هم تولد نی نی خاله معصومه که از شیملش اومد بیرون....

تازه بعدش هم خودش مریض شد.ناراحتهمش میگفت سرم درد میکنه میرفتم سرشو ناز کنم میگفت نیا نزدیکم گلوم درد میکنه و تو هم اوف میشی.ناراحت. ولی من به حرفش گوش ندادم و رفتم بوسش کردم و بهش گفتم عشقم دوستت دارم.بغلبعدش هم ماما ملم گفت حالا خوبه تو هم مریض شدی؟ حالا من چکار کنم؟قهرولی من نفهمیدم ربط این دوتا چی بود ؟؟؟سوال

مامانی برای عید یه سفره ی هفت سین خوشکل برام درست کرد. تشویقوقتی درستش میکرد من خواب بودم وقتی بیدار شدم ماماملم منو برد تا سفره رو ببینم. وقتی دیدمش کلی خوشحال شدم البته اول نگاش کردم و به مامانی گفتم : آفرین پسرم. خوشل شده...از خود راضینیشخند

این هم سفره ی ما:

این هم پریسا خانم یعنی خودم کنار سفره. مامانی کلی ازم عکس گرفت من هم خیلی خوشم اومد کلی باهاش همکاری کردم مامانی هم کلی بوسم کرد:

این چند تا عکس هم از نمای اطراف سفره. چون خیلی خوشل بود گذاشتم تا دوستام هم ببینناز خود راضی

این سبزه خیلی خوشل بود من دوسش داشتم.

این هم ماهی های سفره  چند شب قبل از عید ماما ملم برام خرید من کلی خوشحال شدم از بازار تا خونه 2 بار پلاستیکش از دستم افتاد ولی ماهی ها چیزیشون نشدنیشخند

2 روز بعد از عید هم از خواب که بیدار شدم دیدم ماهی ها نیستن . به ماما ملم گفتم پس ماهیها کوووووو؟؟؟؟

ماما ملم گفت دلشون برای مامانشون تنگ شده بود من هم انداختمشون داخل اون آب بزرگه تا برن پیش مامانشون. حالا  بابایی گفته میبرم نشونت میدم . ولی نمیدونم کدوم آب رو میگن و کجاست؟؟؟سوال

و این ها هم تخم مرغ های رنگی . طفلی ماما ملم خیلی خسته شد چون همشونو سر پا پشت اپن رنگ کرد. بهش گفتم بده من هم رنگ کنم ولی فقط بهم مداد رنگی داد با کاغذ . گفت تخم مرغ ها رو میشکونی.ولی من گفتم مراقب هستم . بهش گفتم خواهش میکنم بده من. ولی ماما ملم قبول نکردقهر

این جا هم همه داشتیم به تلویزیون نگاه میکردم یه هووو یه اقاهه گفت سال 1392 و یه صدای بلند اومد بعد مامان و بابا گفتن عید شما مبارک.

من هم رفتم با بابا و مامان رو بوسی کردم و گفتم عید شما مبارک پسرم هورا

 

animation of smiling snake                                 animation of smiling snake

بعدش هم لباس عید پوشیدم و با مامان و بابا رفتیم خونه ی مامان جون و اونجا هم به همه ی دایی ها و خاله و مامان جون عید مبارکی گفتم و بعد نهار خوردیم. من که بیشترش با بچه های دایی و خاله داشتم بازی میکردم.

2 روز بعدش هم عموی بابایی با خانوادشون از تهران اومدن و من هم کلی با دانیال پسر عموم و سپهر نوه ی عمو بازی کردم. خیلی هم بهم خوش گذشت. این هم عکسمون. اینجا 10 تا دوربین داشت ازمون عکس میگرفت برای همین هر کدوم به یه سمت نگاه میکنیم. این لباس خوشله رو هم عموی بابایی برام عیدی آوردن:

 فرداش هم ماما ملم همه رو نهار مهمون کرد بعد از نهار زن عمو ایران گفت میخوام یه چیزی بدم به پریسا بعد هم اینو کردن تنم: 20 تا دوربین داشت ازم عکس میگرفت من هم کلی خجالت کشیدم نمیدونستم کجا فرار کنم.خجالت

و روز شنبه هم که همه کار داشتن. همه داشتن تند تند کار میکردم. بعد مامانی گفت امروز نامزدی عمه بهاره هستش.

ما بچه ها رو فرستادن طبقه ی بالا ولی بعد صدامون کردن تا عکس بگیریم. یه اقایی کنار عمه بود که من ازش خجالت کشیدم. اما عمه بغلم کرد تا عکس بگیریم.

مامان گفت فقط اجازه داریم این عکسو نشون بدیم:

فردای اون روز یعنی یکشنبه هم که مامانی منو سپرد دست عمه بهاره و خودش نمیدونم کجا رفت . بعدش هم زن دایی زهرا اومد منو برد خونشون. گفت خاله معصومه رفته نی نی بیاره ماما ملم هم رفته پیشش . من هم باید برم خونه ی دایی. تا فرداش خونه ی دایی بودم. بعد رفتم خونه ی خاله معصومه و دیدم یه نی نی خوشل اومده خونه ی خاله. مامانی هم اونجا بود بغلم کرد و کلی بوسم کرد گفت دلم برات تنگ شده بود.

من هم گریه کردم گفتم مامانی دلش برام تنگ شده بود.بعد هم رفتم نی نی خاله معصومه رو که از شیملش اومده بود دیدم. اسمشو گذاشتن امین کوچولو خیلی هم نازه. میخواستم ببرم خونمون اما مامانی گفت نمیشه. آخه چرا نمیشه؟؟سوال

این جا من هم بودماز خود راضی

خب این خبرای این چند روز.....

 آهان راستی قبل از عید هم با مامان و بابا و عمو ها رفتیم چهار شنبه سوری خیلی سرد بود ولی خیلی خوش گذشت. با ماما ن و بابا و دایی ابراهیم که باهامون بود و عمو حسن چنددددد بار از رو آتیش پریدم. خیلی کیف داشت.

ماما ملم میگفت سال قبل هم اینجا اومدیم ولی من یادم نیست. بعدش کلی آهنگ بود و کلی نی نای نای هم بود. من هم نی نای نای کردم.خیل خوش گذشت.

قبل از این که عید بشه مامانی داشت کار میکرد گفتم مامان چکار میکنی؟ مامانی گفت دارم تمیز کاری میکنم چون داره عید میشه و بهار میاد.من که نفهمیدم چی گفت ولی رفتم یه روز نامه برداشتم با شیشه شور و میخواستم دیوارو که ماژیکی کرده بودم تمیز کنم. مامان هم این شکلی شدکلافه

بهش گفتم من هم میخوام تمیز کاری کنم .ولی مامانی عصبانی شد ..آخه چرا؟سوال

میرم تو اشپز خونه و به مامان میگم میخوام کمکت کنم. لطفا بذار ظرف بشورم. بعد مامان ملاقه از دستم میگیره من کاسه برمیدارم. مامان کاسه میگیره من قاشق بر میدارم.مامان میگه اییییی خددددددااااااا از دست این دختر من هم میگم ایییییی کدا از دست ای دخترنیشخند

راستی مامانی گفت تولد یکی از دوستامه. فکر کنم اسمش محمد هستش.

من از طرف مامانم به مامان محمد تبریک میگم. خاله مینا تولد محمد مبارک باشه.

تولد   تولد   تولدت مبارک.     بیا شمع ها رو فوت کن تا 100 سال زنده باشی

 

چند روز قبل داشتم با عروسکای جدیدم پت و مت بازی میکردم. دیدم طفلکی ها سردشون شده لباس کردم تنشون ماما ملم اومد دید  کلی خندید و ازشون عکس گرفت این هم عکسشون:

و این هم عکس آخری از خودم که مامانی ازم گرفت. این روسری رو تازه برام گرفته خیلی هم دوستش دارم.

فکر کنم پستم خیلی طولانی شد. فعلا برای این دفعه کافیه.

مامانی داره تند تند کاراشو میکنه هی غذا درست میکنه میذاره داخل سبد میگه جمعه میخواهیم بریم یه جای خوب. من نمیدونم کجاست. فعلا برم بخوابم تا فردا خواب نمونم.

خداحافظ دوستای گلم.بای بای

جمعه 9 / 1 / 1392  ساعت ٥٠ :‌١ نیمه شب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (90)

مامان علي خوشتيپ
9 فروردین 92 2:08
سلااااااااااااااام پريسا جون شيرين زبونمممممم
اول از همه عيدت مبااااااااارك


سلام خاله عید شما هم مبارک.
مامان علي خوشتيپ
9 فروردین 92 2:08
خواستم برم ديدم آپ كردي.اينقدر شيرين تعريف كردي تا آخرشو خوندم و لذت بردم


ممنون خاله زحمت کشیدید. دیگه این از دستم بر اومد.
مامان علي خوشتيپ
9 فروردین 92 2:09
چه هفت سين خوشگلي.دست مامان ملم درد نكنه


خواهش میکنم
مامان علي خوشتيپ
9 فروردین 92 2:10
الهي بميرم...مامان ملم مريض شده
ايشاالله آخرين مريضي توي امسال باشه براتون


من که خوب شدم ولی پریسا تازه اولشه
مامان علي خوشتيپ
9 فروردین 92 2:11
قدمش مبارك امين جون.چه نازه ماشاالله.از طرف منم تبريك بگيد
نامزدي عمه جون هم مبارك.بازم تبريك بگيد
سعادت ديدار هر دونفرشونو از نزديك داشتم


ممنون سارا جون حتما بهشون میگم.
مامان علي خوشتيپ
9 فروردین 92 2:11
چقدر ملوسه كنار سفره.قربونش بشمممممممممممم


مرسی خاله.
مامان علي خوشتيپ
9 فروردین 92 2:12
واقعا چرا نميذاري كمك كنه مامان ملم؟؟؟؟؟
من كه به علي ميدم ظرف ميشوره.تمام خونه رو آب ميبره ولي اين لحظه ها تكرار نشدنيه


من کاریش نداره.
میدونی تا حالا چقد ظرف ازم شکونده؟البته فدای سرش.
مامان علي خوشتيپ
9 فروردین 92 2:13
چه تخم مرغاي قشنگي.آفرين پسر خوشمل


خواهش میکنم. دیگه در هنر آخرررررررررشه
مامان علي خوشتيپ
9 فروردین 92 2:14
قربونششششششششش بشممممممممم چقدر لباس محلي بهش مياد.دست زن عمو درد نكنه
اسپند براي پريسا جونم دود كنيد


اره خیلی بهش میاد. من که کلا نا امید شدم. فکر کنم باید بره اون طرف هاااا
مامان علي خوشتيپ
9 فروردین 92 2:15
تولد محمد جون رو اينجا هم تبريك ميگم.كارتتون چه قشنگه


مبارکشون باشه. قابلشونو نداره.
مامان علي خوشتيپ
9 فروردین 92 2:15
چقدر به پت و مت اين لباسه مياد.سازندش ببينه حتما از اين طرح استقبال ميكنه


پس شما هم خوشتون اومد.
مامان علي خوشتيپ
9 فروردین 92 2:16
روسريت مبارك.خيلي نازه.دست ماماني درد نكنه


ممنون خاله سارا.من هم خیلی دوستش دارم.
مامان علي خوشتيپ
9 فروردین 92 2:16
مريم جون ماهي ها واقعا چي شدن؟


خدا بیامرزدشون.
ستایش مهربون * ستایش خوش زبون
9 فروردین 92 9:11
ووووواااای چـــــــــــه روزهای شلوغی خدا قوت مریـــــــــــم جون خسته نباشی
قدم نورسیده ، نامزدی عمه و تولدتون مبــــارک
سال خوبی داشته باشین


ممنون عزیزم.
ایشالله در سال جدید همه خبر های خوب داشته باشن.
مامان یاسمن و محمد پارسا
9 فروردین 92 10:22
سال نو مبارک نازی خانم الاهی ایشالاه که حال مامانی و خودت تا حالا خوب شده باشه راستی لباساتم خیلی بهت میاد خیلی قشنگه دست زن عمو هم درد نکنه چه لباس خوشگلی برات اورده امین نازی هم خیلی نازه تولدش مبارک عمه بهاره جون مبارک باشه خوشبخت بشید روسزی خوشگلت هم مبارک باشه راستی بلا وقتی مامان کارداره بزار کاراش و بکنه پریسای نازم همیشه شاد باشی


سلام خاله. عید شما هم مبارک.
ممنون خاله خیلی زحمت کشیدید .
من کاری به مامان ندارم فقط میخوام کمک کنم.
مامان فتانه
9 فروردین 92 12:47
سلام لذت بردیم از این پست...چه ناز شدی پریسا جون...خیلی روسری بهت میاد گلم...عجب که با شیشه شور میخوای دیوار تمیز میکنی؟خوب مامانی حق داره اینجوری بشهراستی راستی اون لباس محلیه هم خیلی بهت میاد


سلام
ما هم خوشحالیم که خوشتون اومده.
خب دیگه دخملی فکر کرده با شیشه شور دیوار قابل تمیز شدنه!!!
چشماتون قشنگ میبینه.
مامان محمد و ساقی
9 فروردین 92 18:52
سلام پریسا جوندیگه با مامانت کاری نداریم
عزیزم عیدت مبارک
پستتو کامل خوندم.ممنونم که تولد محمد رو تبریک گفتی
چون وقتم کمه نتونستم کامنت بزارم.سر فرصت میام
به مامان ملم سلام برسون


سلام خاله . نه کار داشته باشید. من موقتی اومده بودم.
ممنون خاله.
گلاویژ
10 فروردین 92 9:02
اووووووووووه !

چه پست طولانی گذاشتی مریم جون !

ولی خوبه که همه اش خبر خوب بود غیر از خدا بیامرزی ماهی ها و مریضی ماما ملم !

امیدوارم حالت خوب شده باشه !

چه قدر سرت شلوغ بوده ها !

ولی تو از پسش براومدی آورین مامام ملم

دعا کنید نی نی ها همه سالم به دنیا بیان !

ببوس این دختر جنوبی رو !


سلام خانمی.

دیگه بعد از نزدیک به 10 روز غیبت فکر کنم زیاد هم طولانی نباشه .

ایشالله همه ی نی نی ها سلامت باشه و همینطور نی نی شما عزیزم.

ممنون شما هم وروجک رو ببوس از طرفم.
مامان یاسمن و محمد پارسا
10 فروردین 92 9:51
خصوصی عزیزم


مرسی گلم.
مامان امیرمحمد
10 فروردین 92 10:06
دستان پرنوازش بهار ، طبیعت خفته را از خواب بیدار می سازد و زمین و درخت رازهای رنگارنگ و عطرآگین خویش را نثار نگاه ما می کنند. در سال جدید سلامتی ، سبزی ، شادی و دنیا دنیا خوشبختی برای شما و خانواده عزیزتان از خداوند بزرگ آرزومندیم.
مامانی و امیرمحمد


ممنون عزیزم. عید شما هم مبارک. سال خوبی داشته باشید.
مامان طاها
10 فروردین 92 12:54
سلام سال نو مبارک
ان شا الله که سال خوبی داشته باشین.
قدم نو رسیده کوچولوتونم مبارک.
راستی اینم بگم که پریسا خانم تو لباس محلی فوق العاده شیرین شده.
خدا بد نده مریم جون.
چرا مریض شدی?ان شا الله که هرچه زودتر خوب میشی ببوس پریسای گل رو.


سلام گلم. سال نوی شما هم مبارک.
ممنون از تعریفتون.

خدا رو شکر بهترم. ولی پریسا بد جور درگیر بیماری شده. دعا کنید. ممنون
سپیده از وبلاگ "کودک من"
10 فروردین 92 13:28
با سلام. سال نو مبارک و ثبت شد


سلام. ممنون سپیده جون.
محمد81
10 فروردین 92 14:08
ممنون از تبریکتون


خواهش میکنم پسر خوب و زرنگ.
محمد81
10 فروردین 92 14:33
رمز رو براتون به صورت خصوصی ارسال کردم


مرسی عزیزم لطف کردید.
مامان محمد و ساقی
10 فروردین 92 15:52
سلام مریم جون.خسته نباشی.امیدوارم تا حالا بهتون خوش گذشته باشه
نامزدی عمه جون و تولد نینی خاله مبارک باشه.خوش قدم باشه


سلام مینا جون.

ممنون به خوشی شما.جای شما خالی بود.
مامان محمد و ساقی
10 فروردین 92 15:54
ایشالله مادر و دختر هر دوتون سلامت باشین
به به چه سفره ی خوشگلی.مبارک باشه.گل سر سفره هم که اون کنار نشسته.


مررررسی خاله.

اره دیگه با دخملی تکمیل شد.
مامان محمد و ساقی
10 فروردین 92 15:55
دلم برای ماهی ها میسوزه.مال ما بعد از 20 روز امروز یکیش مرد.فقط دیروز آبشونو عوض نکرده بودم


من هم دلم براشون سوخت ولی خب چاره نداشتم.

اخی گناه داشتن.
مامان محمد و ساقی
10 فروردین 92 15:56
مریم از اون روشهایی که برای رنگ زدن گفتم استفاده نکردی ولی اون ماری که کشیدی خیلی باحاله.
حالا یکی میدادی به پریسا جون


استفاده کردم ولی جواب نداد من هم به مداد رنگی متوسل شدم.

اخه 3 تا ابپز کرده بودم دیگه حوصله ی دوباره کاری نداشتم.
مامان محمد و ساقی
10 فروردین 92 15:57
مریم اون لحظه که آقا یهو گفت سال نو مبارک من داشتم تند تند دعا میکزدم.فکر میکردم فقط تو همون ثانیه ها میشد دعا کرد.


من فقط اشک میریختم

البته خیلی هم دعا کردم.
مامان محمد و ساقی
10 فروردین 92 15:58
دست زن عمو درد نکنه
خیلی خوشگله و به پری جون میاد


مرررررررسی خاله
مامان محمد و ساقی
10 فروردین 92 16:00
چهارشنبه سوری مبارک باشه
تمیز کاریو خوب اومدی


ممنون

اره دیگه دخترا میخوان به مامان ها کمک کنن!!!!
مامان محمد و ساقی
10 فروردین 92 16:01
خاله مریم ممنون که تولد محمد رو تبریک گفتی.مرسی پریسا جونم
خیلی خوشحال شد که به وبش رفتی.فکر کنم برات رمز پستشو خصوصی گذاشته


خواهش میکنم عزیزم. میدونم که دیر کردم. ولی خب دیگه نشد زودتر بیام.

ممنون گلم حتما بهش سر میزنم.
مامان محمد و ساقی
10 فروردین 92 16:02
ای جان روسریشو ببین
نجا میخواستی بری تند تند غذا درست میکردی.حتما" تو پست بعدی میذاری؟
خوش بگذره بهتون عزیزم
ببخش دیر رسیدم به این پستت.هر چند که خیلی زود خونده بودم


میگم خاله مینا جون. جای شما خالی بود.

ممنون که سر زدی خیلی خوشحالم کردی خاله جون.
مامان یاسمن و محمد پارسا
10 فروردین 92 16:25
خصوصی عزیزم


به روی چشششششششششششم . ممنون گلم.
لحظه های من و تو
10 فروردین 92 19:59
سلام پریسا گلی . انشالله همیشه شاد باشی . تولد پسرخاله جون و دوستت هم مبارک باشه
توهم مثل مامانی دست پر اومدی


سلام خاله ممنون.

اره خاله اگر من بیام حتما دست پر میام. مثل ماما ملم.
مامانی درسا
11 فروردین 92 3:54
عزیزم پریسا و مامان
خداوندا دوستانی دارم که در اعماق قلبم جاى دارند؛ آنان شایسته محبتند و یادشان مایه ى آرامش جان، در این ایام آغازین سال جدید عزت و غرور شان التیام و اعتلا و سلامت و شاد بدارشان.
سال نو مبارک


ممنون عزیزم. عید شما هم مبارک.
مامان امیرمحمد
11 فروردین 92 8:01
عزیزم با افتخار لینک شدید ...


مرسی عزیزم. شما هم لینک شدید.
مامان امیرعلی جیگر
11 فروردین 92 9:59
سال نوتون مبارک مریم خانم.پریسا خانم سال نو شما هم مبارک


ممنون زهرا جون عید شما هم مبارک.
مامان امیرعلی جیگر
11 فروردین 92 10:00
خوشم میاد اینقده مامان ملیم کار داشته که نصفه شبی پریسا رو مجبور کرده پست جدید بزاره.
آخه اینقد از این بچه بیگاری نکش.


یاد کوزت و خانواده ی تناردیه افتادم....
مامان امیرعلی جیگر
11 فروردین 92 10:01
آفرین پسرم چه سفره هفت سین خوشکلی.چقده سنتیه


ممنون از تعریفتون
مامان امیرعلی جیگر
11 فروردین 92 10:03
چه خوشکل و اتو کشیده نشسته سر سفره هفت سین.


بل دیگه پریسا خانمه دیگه.
مامان امیرعلی جیگر
11 فروردین 92 10:03
تخم مرغا مگه آبپز نبودن میدادی دستش نهایتش میکشت خودش میخورد


نه نمیخورد میموند رو دستم چون خودم هم دوست ندارم.
مامان امیرعلی جیگر
11 فروردین 92 10:04
لباس محلی تنش چه خوشکله.دسته زن عمو ایران درد نکنه.چه خوش سلیقه اس


ممنون زهرا جون برای تمام تبریکات. لطف کردید.
مامان امیرعلی جیگر
11 فروردین 92 10:05
عمه بهاره خانم هم مبارکشون باشه این کار خیر کی بشه نوبت پریسا خانم بشه
مامان امیرعلی جیگر
11 فروردین 92 10:06
ای جانم چه امین نازی.قدمش مبارک.پریسا خانم پسر خاله نو مبارک
مامان امیرعلی جیگر
11 فروردین 92 10:06
تولده محمدمونم مبارک
مامان امیرعلی جیگر
11 فروردین 92 10:07
این دوقلوهای به هم چسبیده کین ؟
اووووووووو چه شبیه پت و مت ن


جدی؟ شناختی؟
مامان امیرعلی جیگر
11 فروردین 92 10:08
جمعه که گذشت حالا کجا رفتین؟


پست جدید میگم.
مامان طاها
11 فروردین 92 13:23
سلام. مامانی خصوصی.
طنین
11 فروردین 92 16:22
عیدت مبارک پریسای عزیزم
پستت عالی بود عروسک
قدم نو رسیده مبارک زیر سایه ی پدرو مادر بزرگ بشه انشالله


ممنون طنین جان. عید شما هم مبارک.
مامی امیرین
11 فروردین 92 16:38
دنیا را برایتان شاد شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزو مندم

هر روزتان نوروز . . . سال ۹۲ مبارک




ممنون سمیرا جون سال نو شما هم مبارک.
مامی امیرین
11 فروردین 92 16:39
وای پریسا جونم ماشالا تو سال 92 اینقدر بزرگ شدی که وبلاگت و اپ میکنی؟
امیدوارم همه روزهات مثل این چند روز با اتفلقات خوب و خوش همراه باشه.


بله دیگه دخملم بزرگ شده میخواست اولین پست سال جدید مال خودش باشه.مرسی خاله.
ღ خاله باران ღ
12 فروردین 92 12:27
سلام چه پست طولانی...آفرین به تو....
الهی همیشه شاد باشید...ممنون عزیزم...خدا حفظت کنه...



سلام ممنون

ایشالله شما هم سلامت باشید
ღ خاله باران ღ
12 فروردین 92 12:28
جشن عقد عمه مبارک..نی نی یهویی مبارک ... سال نو مبارک..عید مبارک...
کلا همه چیزتون مبارک باشه...


مریس عزیزم.

ایشالله به زودی به شما مبارک باد بگیم.
ღ خاله باران ღ
12 فروردین 92 12:29
مریم جون ببخش...فعلا اصلا حوصله ندارم...بعد میام درست نظر می ذارم...
مامان زینب
13 فروردین 92 19:43
به!
چه همه خبر خوش
ایشالا سال خوبی داشته باشی


ممنون عزیزم

همچنین شما.
فریبا مامان حسام
14 فروردین 92 0:14
سلام.
خوش می گذره؟
پریسای عسل و مامانیش عیدتون مبارک.
ایشالله سال خوب و خوش همراه با شادی و سلامتی داشته باشید.



سلام
ممنون به خوشی شما.
عید شما هم مبارک.
همچنین شما و خانواده.
مامان علي خوشتيپ
14 فروردین 92 11:42
آپيم!
حامد و هدی
14 فروردین 92 11:56
سلام
سال نو مبارک
ایشالا سال خوبی واسه شما و پریسا کوچولو باشه
پیداس حسابی بهش خوش گذشته


سلام عزیزم. ممنون.
مامان رها
14 فروردین 92 17:30
سلام دوست عزیزم و پریسای گلم بپاس خوب بودنتون هر بار که از ذهنم میگذرید لبخند پر مهر خدا را برایتان آرزو می کنم سال نو مبارک


سلام ممنون گلم. لطف کردید. عید شما هم مبارک.
ღ خاله باران ღ
14 فروردین 92 19:49
سلام..
سفره خوشکلی داری عزیزم....دستت درد نکنه...این عکس پریسا نازه...


سلام. ممنون چشماتون قشنگ میبینه.
ღ خاله باران ღ
14 فروردین 92 19:50
بیچاره ماهی ها...
ღ خاله باران ღ
14 فروردین 92 19:51
مریم تخم مرغها را با مداد رنگی رنگ کردی؟


چیز بهتری پیدا نکردم...!!!
ღ خاله باران ღ
14 فروردین 92 19:52
آخی این همون لباس محلی هست که براش پارچه خریدی؟
مبارک باشه...ان شالله به شادی بپوشه..خوشگله


اره همونه. ممنون.
ღ خاله باران ღ
14 فروردین 92 19:53
مامان ملم خب کمکت هم بکنه تو این شکلی میشی؟خب بگو پریسا چکار کنه؟


فعلا من باید به ساز این خانم برقصم. چکار میتونم بکنم؟
ღ خاله باران ღ
14 فروردین 92 19:53
وای چه حسی گرفته تو این روسری..عزیزممممممممممممم....


خیلی دوستش داره.
ღ خاله باران ღ
14 فروردین 92 19:54
روزهای خوبی را همیشه داشته باشید..باز هم تبریک می گم..نامزذی بهاره جون و نی نی یهویی و عید را ...ممنون که خبر دادی...


همچنین شما.
ممنون زحمت کشیدید.
مامان مهربد
15 فروردین 92 2:06
سال نو مبارک.خاطراتت خیلی قشنگ بود گلی خانم


منون عید شما هم مبارک.
محمد
15 فروردین 92 11:04
سال خوبی رو براتون آرزومندم
.شاد باشید وسلامت در کنار خانواده محترمتان.


ممنون. همچنین.
مامان نیایش
15 فروردین 92 11:12
عزیزم سلام خوبی بازم عیدت مبارک دخملی چه شیرین نوشتی کلی کیف کردم ماهی های ما هم که صبح روز عید دیدیم یه رودخونه اومده و اونا پریدن تو رودخونه رفتن .....
به به چه خوش گذشته بهت چه عکس های خوشگلی همیشه به جشن و شادی و قدم نورسیده تون هم مبارک ان شاالله سال خوبی در پیش داشته باشید
شروعش که خوب بوده دیگه
غیر از مریضی مامانی
ان اشالله همیشه سالم و شاد باشید و لباتون خندون

ممنون عزیزم.
اره دیگه باید یه جوری بهش بگم ماهی ها رفته دلم نمیاد بگم مردن...ترسیدم ناراحت بشه. کلا این چیز ها رو نه بهش میگم و نه نشون میدم.
دخترخاله ها
15 فروردین 92 13:41
سلام به پریسا خانم....
چقدر توی این عیدی سرتون شلوغ بوده...
نامزدی و تولد و ...
ایشالا هیچوقت دیگه خبر مریضی اینجا نذارید و همش از عروسی و تولد بگید...
هفت سین و تخم مرغاتونم خیلی بانمکی بودند...چتراتون رو عشقه....
ایشالا سال خوبی داشته باشید...
تا درودی دیگر بدرود


سلام.

ممنون دختر خاله های گلم.لطف کردید ایشالله سال خوبی داشته باشید.عید شما هم مبارک.
مامان فرشته های آسمانی
15 فروردین 92 14:34
سلام
چه عید پراز زحمتی داشتید ولی خوبیش به اینه که وقتی خنده های اطرافیان رو میبینی خستگی از تن ادم بیرون میره ایشالله همیشه به شادی باشید وپریساجون هم همیشه شاد وسالم باشه


سلام عزیزم البته بهتره بگم روزهای پرهیجان بیشتر داشتیم.
مامان سونیا
15 فروردین 92 19:17
به به چه خبرای خوبی ازدواج عمه جون نی نی خاله جون و سال نو مبارک باشه چه لباس خوشگلی مبارکت باشه خوشگل خانم


ممنون عزیزم. لطف کردید.
مامان آرشیدا کوچولو
16 فروردین 92 1:25
http://www.niniweblog.com/upl/arshidaarshida/13650175019.jpg?94
اینم عیدی آرشیدا کوچولو به شما
امیدوارم سال جدید به همه آروزهای شیرینتون برسید


مرسی عزیزم. خیلی ناز بود.
ღ خاله باران ღ
16 فروردین 92 9:44
سلام..تو وصل نشدی؟منم تا همین حالا قطع شده بود... حالا وصل شدم..نمی دونم چرا؟


سلام..
فعلا نت رفته تو خط حال گیری...
مامان علي خوشتيپ
16 فروردین 92 11:19
سلام.ببخش ناراحتتون كردم
حس فضوليم گل كرد فاميلتون چي شده؟
از سه شنبه ساعت 9 روضمون شروع ميشه.خوشحال ميشيم تشريف بياريد


قبول باشه سعادت داشته باشم خدمت میرسم.
مریم--------❤
16 فروردین 92 12:33
سلام
عیدت مبارککککککککککککک
امیدوارم سال خوبی رو داشته باشی عزیزم
سفره عیدت هم خیلی خوشگله


سلام.
ممنون مریم جون عید شما هم مبارک.
مامان ملیکا
16 فروردین 92 16:00
سلام پریسا جونم و مامان گلش
سال نو مبارک ، انشاالله سال خوبی داشته باشید
چقد عیدتون مطلب داشت قدم نو رسیده مبارک ، عروسی عمه جونتون هم مبارک باشه
انشاالله تا آخر سالتون خوبی و خوشی باشه و بس


سلام گلم. ممنون
مامان تارا
16 فروردین 92 20:29
سال نوی پریسا جون و بابا مامان مهربونش مبارک باشه

نامزدی عمه جون هم مبارک باشه ایشالا خوشبخت بشه


ممنون عزیزم.
مامان تارا
16 فروردین 92 20:30
وای وای وای لباس محلی شو نیگاه چقد بهش میاد مبارکش باشه بوووووووووووووووووس


ممنون رویا جون.
مامان فرنیا
17 فروردین 92 10:21
سلام با تاخیر فراوان عیدتون مبارک اول از همه ان لباسی که عموی بابایی کادو اورده برای شما فرنیا داره فقط رنگش ابیه توی عکسهای پست بعدی فرنیا میبینی
ان تخم مرغ رنگیها خیلی خوشکله ایشالله سال بعد خودت رنگشون میکنی
من هم از ان لباس محلیت خیلی خوشم امد من هم بودم دوربینها میشد 21


سلام عزیزم.
عید شما هم مبارک.
مبارکش باشه. خوشم میاد از جنس بسیار لطیفش. سه رنگش رو برامون فرستاده.
مرسی خاله. کاش بودید.
مامان فرنیا
17 فروردین 92 10:24
عزیزم به مامانی بگو خسته نباشه خیلی هم دختر خوبی باش اینجور وقتها که مامان سرش شلوغه
راستی چه پسرخاله خوشگلی داری


سلامت باشی عزیزم. ممنون.

این فسقلی ها راضی باشن برامون کافیه
ستاره زندگی
19 فروردین 92 22:27
سلام ملم جون
انشالله سال خوبی داشته باشید
پست پرباری بود
از سرما خوردگی تا لباس های خوشگل و عقد کنون و 4شنبه سوری و روسری زیبا و تولدو...بود
اینها روگفتم که فکر نکنی نخوندم
خیلی زیبا ونکته به نکته نوشته بودید


ممنون عزیزم خیلی لطف کردید.
مامان دوقلوها
21 فروردین 92 11:08
سلام امیدوارم خوش گذشته باشه با عکسهای عید اپم
هدیه جووووووووووون
21 فروردین 92 12:30
سلام
عیدتون با تاخیر ولی خیلی مبارک
تولد و نامزدی و لباس و همه چیزای خوب مبارک


سلام.ممنون عید شما هم مبارک
مامان ایناز
24 فروردین 92 13:57
سلام من مامان اهوازی هستم شمارو لینک کردم خوشحال میشم با هم اشنا بشیم لطفا منولینک کنید


سلام. ممنون عزیزم شما هم لینک شدید. خوشحالم که با شما اشنا شدم.
مادر کوثر
4 اردیبهشت 92 12:38


سلام عزیزم
سال نو مبارک

تمام پست هایی رو که جامونده بودم خوندم

همشون مثله همیشه زیبا و دوست داشتنی بودن



ببوسید پریسا جون خوشگل و خوش زبونم رو

امیدوارم سال جدید براتون سرشار از شادی و سلامتی باشه


ممنون گلم لطف کردید.
مادر کوثر
14 اردیبهشت 92 11:10
سلام سلام

هفته گذشته اومدم و تمام پست هاتونو که جامونده بودم خوندم

و بسیار بسیار لذت بردم

همیشه شاد و سلامت باشید

فقط اون موقع تا خواستم نظر بذارم نت قطع شد

ببخشید مامانی که کمتر میام

این روزا فقط فرصت میکنم به مامانی هایی که تشریف میارن سر بزنم

کمتر مثله گذشته میتونم به تک تک دوستان سر بزنم




سلام گلم. ممنون که سر زدیدو

خواهش میکنم عزیزم. این روز ها همه گرفتار هستن.

ناراحت نشو دوستم.
madarkhanomi
9 تیر 92 13:17
جقدر ماهه دخملکت ایشاله زنده باشه امیدوارم منم زودتر دخملکم به دنیا بیاد و این لحظات قشنگ رو تجربه کنم خوشحال میشم بهم سر بزنی