صد و پنجاهمین پست و یه حسن ختام برای شروعی دوباره....
همیشه خدا حافظی سخته و ادم به یاد جدایی میفته و دلتنگی.... ولی اگر مطمئن باشیم که به دنبالش یه سلام گرمتر هست نه تنها ناراحت نمیشیم بله خیلی هم خوشحال میشیم......
پس خدا نگهدار.......
این پست صدو پنجاهم از وبلاگ تقدیم به پریسای عزیز میباشد. که بعد ازبه ثبت رساندنش ، قصد دارم از مدیریت محترم سایت نی نی وبلاگ در خواست تهیه ی سی دی بلاگ را بدهم...
و خیلی هم خوشحالم که این درخواست همزمان شد با موفقیت سایت نی نی وبلاگ در خشنواره ی وب ایرانی . و همین جا به مدیریت محترم نی نی وبلاگ تبریک میگم.
بارها نوشتم و این بار هم مینویسم که خیلی خوشحالم که در این خونه ی زیبا برای دخترم مینویسم.
دوستایی دارم که هیچ وقت نمیتونم مثلشونو در دنیای واقعی پیدا کنم.
امیدوارم که پریسا هم یه روزی از این وبلاگ و از این سایت خوشش بیاد و در کنار وبلاگ من که خاطراتشو براش مینویسم ، خودش هم یه وبلاگ و یه خونه ی مجازی درست کنه و خاطرات زیباشو بنویسه.
این خونه رو ساختم تا روزهای زیباشو براش ثبت کنم و هر وقت خواست به خاطرات گذشت نگاه کنه یه جایی برای مرور گذشته داشته باشه.
همیشه سعی کردم از خوشی ها بنویسم. پر واضحه که زندگی همه هم غم داره و هم شادی.... ولی من میخواستم وقتی دخترم به دفتر مجازی سر میزنه فقط لباش خندون باشه حتی اگر خدای نکرده در اوج ناراحتی باشه باز با خوندن اینجا لبخند روی لباش بیاد.
همچنین ایشالله در آینده که خودش هم مامان میشه . اگر من نبودم و نیاز به کمک و راهنمایی داشت این دفتر بتونه بهش کمک کنه.
.......................................................................................................................
خدا رو شکر که تونستم از خرداد سال 1390 تا به امروز که 26 بهمن 1391 هستش ، تعداد 150 پست آماده کنم.
اگر عمری باشه باز هم به کار خودم ادامه میدم ......
فقط یه مورده که همیشه فکر میکردم باید در همیچین پستی بنویسم و اون مطلب اینه که:
با تمام خوبی هایی که این سایت داره فقط ایرادی که برای من مشکل ساز بوده و هست اینه که تاریخ های پست ها بعد از هر بار ویرایش به روز میشن.در صورتی که ما نیاز داریم که تاریخ ها برای همون زمان ثبت بشن.
برای همین قبلا که من متوجه این موضوع نبودم ، تعدادی از پست ها رو ویرایش میکردم برای همین تاریخ هاشون با تاریخ های پست های بعدی همخونی نداره.
ایشالله تا بخوام پست های بعدی رو آماده کنم این مشکل هم برطرف شده باشه.
حالا برای حسن ختام بفرمایید ادامه.
از تمام دوستای عزیزم که همیشه همراهم هستن ممنونم.
در زمان نوشتن این پست :
.: پریسا جان تا این لحظه ، 2 سال و 3 ماه و 7 روز و 7 ساعت و 38 دقیقه و 1 ثانیه سن دارد :.
پریسا تا به امروز:
به راحتی میتونه ارتباط کلامی برقرار کنه.
تمام خواسته هاشو بدون مشکل بهمون میگه.
در به کار بردن افعال و جمله بندی مشکلی نداره.
وقتی باهاش حرف میزنیم باید کامل متوجه تمام کلمات بشه در غیر این صورت برای هرکلمه میپرسه : چی گفتی؟...
اگر هم چیزی پرسیدیم که بلد نباشه سریع میگه : من نمیدونم...
از نظر اجتماعی به راحتی با بچه های فامیل ارتباط برقرار میکنه و خیلی هم دوستشون داره.
ولی بچه های غریبه کمتر نظرشو جلب میکنن . مگر این که اول اون ها پیش قدم بشن ( از این نظر به خودم رفته)
عاشق پارک رفتن و تاب سرسره و اسب سواری و آب بازیه.
عاشق کتاب خوندن و حفظ کردن شعر های کتاباشه.
تا این زمان با خیلی از مشغولیات دنیای بچه گی خداحافظی کرده: پوشک ، شیشه ، پستونک ، لگن، کالسکه .....
خیلی دوست داره کارهاشو خودش انجام بده حتی اگر موفق نشه کوتاه نمیاد. عاشق پشتکارشم.
متاسفانه هنوز با تختش رابطه بر قرار نکرده و هر بار که کنار ما به خواب میره باید بذارمش رو تختش و بعد از بیدار شدن هم سریع میاد پایین.
خیلی از مفاهیم رو به خوبی یاد گرفته مثل بالا و پایین. خواب و بیدار. کوچک و بزرگ . تمیز و کثیف .
و همچنین گردی و سه گوش و چهار گوش.
برای رنگ ها هم فقط میتونه از هم تشخیصشون بده 5 تا رنگ که با هم باشن رو به خوبی از هم جدا میکنه . اما فقط رنگ سفید رو به خوبی میشناسه و به همه چیز هم میگه سفید.
حدود 10 تا مکعب رو هم میتونه روی هم بچینه و برج بسازه.
عاشق کار کردنه.اگر کاری بهش بگیم سریع انجام میده .
عزیز دلم عاشقتم و بهترین ها رو از خدا برات ارزو دارم.امیدوارم تمام لحظه های زندگیت سرشار از شادی باشه.
یادت باشه که 2 تا دوستت دارم:
1 تمام آسمون با ستارهاش
2 تمام دنیا و زیباییهاش.....
ببخشید که این پست خیلی طولانی شد. انتظار هم ندارم براش وقت بذارید.از همه ی شما ممنونم.