پریساپریسا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

تقدیم به پریسای عزیز

با دیدن روی ماهت روزم ساخته میشه....

دویدیم و دویدیم تا به دریا رسیدیم....

1391/11/23 16:28
نویسنده : مامان پریسا
2,342 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام به همه ی دوستای عزیزمون.ایشالله همه و مخصوصا نی نی ها سلامت باشن.

دیروز به مناسبت 22 بهمن تعطیل بود.ما هم از فرصت استفاده کردیم و تا هوا از این گرمتر نشده زدیم به جاده....

بدون هیچ برنامه ریزی قبلی حرکت کردیم البته نهارو وسایل لازم رو برده بودیم ولی تا یه حدی...خنثی

و رفتیم رفتیم... از دشت و کوه و جنگل گذشتیم.

این جا صبحانه خوردیم:

دایی غلام عباس و خاله معصومه هم باهامون بودن .بچه ها هم کلی بازی کردن:

چند تا گل پیدا کرد و اومد سراغم گفت مامان عکس بگیر. کلی هم برام ژست گرفت:

دوباره رفتیم و رفتیم تا بالاخره به یه جای خوشکل رسیدیم:

اگر تونستید حدس بزنید اینجا کجاست؟

بفرمایید ادامه چون عکس ها خیلی زیاد شدن.

ممنون که همیراهید....

سه تا پست اخری جدید هستن چشمک

بله... رسیدیم به بندر دیلم و ساحل زیبای خلیج فارس.همین که رسیدیم پریسا رفت اسب سواری.

خیلی هم خوشش اومد.دست اخر به بابایی گفت:

بابا اسب سفیده رو ببریم خونه...منتظر

عمه اسمشو نوشت رو ماسه ها. ماسه ها زیر پاهامون مثل مخمل لطیف و نرم بودن.  احساس احساس خیلی خوبی داشت.

بعد رفتیم پارک کنار ساحل و نهار خوردیم

پریسا هم بغل بابایی نهار خورد

بعد از نهار هم اول در این نمای خوشکل عکس گرفتیم.بعد هم رفتیم بازار و کلی خرید کردیم.

و غروب برگشتیم. این هم غروب زیبای ساحل دریا:

به پریسا که خیلی خوش گذشت. آب بازی و اسب سواری که دو تا از کار های مورد علاقه ی پریسا هستن. باعث شد حسابی سرحال بشه.

موقع برگشت کامل خواب بود. طفلک حسابی خسته شد.قلبماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (70)

دوست
23 بهمن 91 16:32
سلام مریم . من که دیشب اومدم اینجا خبری نبود یه هو چی شد؟


سلام گلم. هیچ یه هو زرنگ شدم.
دوست
23 بهمن 91 16:33
اول از همین پست شروع میکنم.
خوبه که حد اقل تونستید از روز تعظیلتون به نفع پریسا استفاده کنید.


هم پریسا هم خودمون.
دوست
23 بهمن 91 16:34
راستی مریم یاد اون شعر دویدم و دویم افتادم.
حالا واقعا دویدی یا ماشین سواری کردی؟


ماشین سواری عزیزم.
دوست
23 بهمن 91 16:35
وای چه عکس خوشکلی.منظره ی پشت سرش خیلی خوشکل افتاده. نوش جوووووووووون عزیزم.شیر و بسکویت میخوری گلم بشی
دوست
23 بهمن 91 16:36
چه گل های خوشکلی.
پریسا میخوای به کی هدیه بدی؟

وای چه ژستی هم گرفته


به بهترین دوستمون. قابل نداره عزیزم.
دوست
23 بهمن 91 16:37
اگر اسب رو میاوردی چکارش میکردی؟

چرا نیاوردی مریمممممممممم


ما هم فکرشو کردیم دیدیم جایی برای نگه داشتنش نداریم برای همین منصرف شدیم.
دوست
23 بهمن 91 16:38
من هم عاششششششششششق خرید کردن هستم. اصلا سفر بدون خرید که فایده نداره

غروب هم خییییییلی زیباست. شکار لحظه های خوبی بود مریم جون.


عزیزم برمیگردم برای پست های بعدی. فعلا باااااااای


دیگه عشق خانم ها خرید کردنه.

ممنون خوش اومدید.
نیم وجبی
23 بهمن 91 18:43
چه عکسای قشنگی بودمخصوصا آخریه خیلی زیباست
پریسا جونم معلومه خیلی بهش خوش گذشته
همیشه به گردش عزیزم


چشماتون قشنگ میبینه عزیزم.
ممنون
مامان مهربد
23 بهمن 91 19:24
پرسا جون تو هم که مث مهربد مروارید صدف شدی


یعنی شما هم بله..؟
مامان کوروش
23 بهمن 91 22:22
سلام همیشه به گردش و تفریح چه ژستی گرفته با اون گلش این دختر خوشگل ما


سلام لیلا جون.ممنون گلم.
ماممان کوروش
23 بهمن 91 22:24
وای چه سوار کار خوشگلی چه غروب قشنگی مریم جون یه حسی به ادم میدهپریسا جون ما داریم اینجا از سرما یخ میزنیم اون وقت تو خوب واسه خودت داری صفا میکنی ها جای کوروش خالی آستین کوتاه


اره واقعا جای شما خالی. جای همه ی بچه ها خالی میدونم چقد عاشق اب بازی هستن.
مرضيه
23 بهمن 91 23:21
سلام عجب سفري رفتين معلومه حسابي بهتون خوش گذشته عكسا هم خيلي قشنگ بودن


سلام عزیزم.
جای شما خالی بود.
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
24 بهمن 91 0:50
چه بامزه که گفته اسب رو ببرید خونه ...


کلی خوشم اومد ... عزیزم... چه دل ساده و مهربونی دارن این نی نی ها ...

وااااااااای ... چه روز خوبی... چه منظره های بهاریی ...

چه کیفی کردم که بهتون خوش گذشته ...

خیلییییییییییییییییییییییییییییییی عکس آخری رو دوست داشتم ...

ای جونم، دخملیه رمانتیک، ژست گرفتنشو برم من

خیلی با جراته که رو اسب نشسته ها ... والا

آره، با پای برهنمه روی ماسه ها راه رفتن، خیلی کیف میده،بار های منفی رو از بدن خارج میکنه...

ووووووووووای .. گل سرشو ببین ... عزیزم

مریم جونی، ببخشید که نظر هام به ترتیب عکس هاتون نبود ها ....

هیجانی شدم و هر چی به دلم رسید، بیان کردم ...


سلام عزیزم.
لطف کردید. همین که زحمت میکشید و وقت میذارید کلی برام ارزش داره.

ایشالله به زودی نی نی خودتو ببری و لذتشو حس کنی.
مامان یاسمن ومحمد پارسا
24 بهمن 91 7:49
همیشه به شادی و گردش نازی خانم


مرسی عزیزم. همچنین
مامان علی خوشتیپ
24 بهمن 91 7:56
سلام
چه فعال
میدونم به خاطر سی دی بلاگه
میام دوباره پستتونو میخونم


سلام باشه عزیزم.
پریا
24 بهمن 91 8:36
یعنی الان اونجا اینطوری سر سبز هستش ...
کاش امکان داشتیم با خانواده اونجا باشیم ...حیف که نشدنی است..
پریسا هزار ماشاالله بهتر و نازتر شده..ببوسش از طرف


بله همه جا همینطور سبز شده. خدا رو شکر بارندگی خوب بوده.
ممنون
مامان محمد و ساقی
24 بهمن 91 10:24
وای مریم چه ژستی گرفته برای عکس
خدا رو شکر که خودش ایده داد و خوب موند
چه جای قشنگی هم رفتین.ایشا... همیشه خوش بگذره بهتون


خدا رو شکر اذیتم نکرد برای عکس گرفتن. اره فکر کنم چون خودش پیشنهاد داد برای همین اذیتم نکرد.کلا جاده سر سبز بود.
مامان محمد و ساقی
24 بهمن 91 10:27
ای جان ساحل خلیج فارس
اسب سواری
مریم جون یعنی هوا اینقدر گرم شده پریسا جون تاپ پوشیده
اون صدفی که مروارید خانم توش نشسته خیلی خوشگله


اره مینا جون خیلی گرم شده.یعنی الان بهاره هر کی میخواد بیاد الان وقتشه.
ثمین
24 بهمن 91 10:55
فردا جشن تولد 2 سالگیه ژورنال دنیای نفیــــــــــس هستش! همگی دعوتتید! اینم کارت دعوتمه: http://www.niniweblog.com/upl/2nyaienafis/13606530498.jpg?21 کیک هم داریم! + یک سورپرایز ! فردا در دنیای نفیس منتظرتون هستم!
مامان اتنا
24 بهمن 91 11:31
وای یعنی الان اینقد گرم شده که پری کوچولو رکابی تنشه خدا به دادمون برسه عیدوای نمیدونم چرا تازگیا چرا گرما اینقد کلافم میکنه.دانشجوی دزفول بودم اصلا عین خیالم نبود گرما


اره عزیزم کاملا گرم شده.بخاری ها دارن کم کم جمع میشن.
مامان اتنا
24 بهمن 91 11:32
چقد این عکسه با اسبش قشنگه
مامان اتنا
24 بهمن 91 11:34
هر سال عید ابادان میریم مخصوصا برای خرید ادویه دیلم هم 2 سال پیش رفتیم این صدف کجاست خیلی قشنگه باید باهاش عکس بگیرم


ما هم سالی یکی 2 بار ابادان میریم.ولی این بار راهمونو کج کردیم رفتین دیلم.اون جا هم خوبه.
مامان اتنا
24 بهمن 91 11:34
خدا رو شکر که بهتون خوش گذشته.شاد باشید.


ممنون اتنا جون.
ایشالله شما هم خوش باشید.
آوازقو
24 بهمن 91 11:49
باسلام وعرض ادب
امید دارم که همیشه شاد وخندان وسرفراز باشید....پریسا جونو ببوس.....


سلام
ممنون از حضورتون. لطف کردید.
مامان امين رضا
24 بهمن 91 13:34
هميشه به سفروشادي
ازعكسهاممنون

درضمن آپم/


ممنون فرشته جون.
چشم الان میام.
طنین
24 بهمن 91 14:20
همیشه به خوشی عزیزم
عکسا خیلی قشنگن مخصوصا اون صدف و عکس غروب



سلام طنین جون.
ممنون عزیزم.
مامان علی خوشتیپ
24 بهمن 91 14:51
به به دیلم.دلم خیلی هواشو کرده...البته کنار دریاشو
همیشه به سفر


به غیر از ساحل و البته کمی هم بازار چیز خاص دیگه ایی نداره.من هم خیلی دلم میخواست برم.
مامان علی خوشتیپ
24 بهمن 91 14:51
میخواستم بگم روی اسبه ها


ماشالله به هوش شما.
مامان علی خوشتیپ
24 بهمن 91 14:52
خیلی عکسای قشنگی بودن.لذت بردم از دیدنشون


ممنون سارا جون.
مامان علی خوشتیپ
24 بهمن 91 14:52
خوشم میاد همه در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کردیم


بله پس چی فکر کردی. ما شب قبلش رفتیم راهپیمایی
مامان امیر مهدی
24 بهمن 91 14:57
سلام عزیزمهمیشه به گردش والبته خرید
لباسهای نو مبارک گلم


مرسی عزیزم.همچنین شما هم به گردش.
مامان اتنا
24 بهمن 91 15:26
خصوصی داری دوستم


الان میام عزیزم.
مامان حسنا
24 بهمن 91 15:54
به به چه پستی گذاشتی خانومی چقدر فعالی ماشالا
ایشالا همیشه به گردش باشید


مرسی عزیزم.
مریم
24 بهمن 91 16:15
بالاخره باز شد
چه عکسای هنری خوشگلیاون اولیه خیلی خوشگله
حالا یه جیز بامزهامروز تو مدرسه زیان داشتیم یه جای کتاب نوشته بود آبادانبعد بچه ها داشتن فکر میکردن که این جا چی نوشتهمن گفتم بچه ها نوشته من در آبادان زندگی میکنم دیکه شما چرا اینقدر گیج میزنینبعد گفتم مگه شما نشنیدین دختر آبادانی بی قراره عاشق شده و خبر نداره؟یا شعر آبادان شهر صفاهمه زدن زیر خنده
اون لحظه نا خداگاه یاد پریسا افتادماز مدرسه که اومدم خوابیدم و تا بیدار شدم اومدم پیشتون


سلام عزیزم.
وای چه جالب یعنی بچه های اون جا اسن ابادان نشنیدن؟

این که خیلی بده.

ممنون عزیزم من هم به یاد تو بودم. دل به دل راه داره.
مریم
24 بهمن 91 16:18
به به تولدتولدشون مبارک باشه
همسن من هست درسته؟
خدا رو شگر گه به پریسا هم خوش گذشت


سوم راهنماییه. خیلی هم خانمه. مثل شما.
مریم
24 بهمن 91 16:27
نه عزیزم شنیده بودن.....
مگه میشه کسی نشنیده باشه؟
اما اون لحظه حواسشون نبود


پس افرین به مریم خانم حواس جمع.

باید یه اردو بیارنشون مناطق جنگی
آوا
24 بهمن 91 16:34
عزیززززززززززززززززززززززززززززم
بلینکم ....... میلینکمت
بوسسسسسسسسسسسس


باشه لینک کردم.
الی
24 بهمن 91 17:07
وایییییییییییی خاک وچو چه منظره ایه با پریسا خوشجلترم شده دیگه
شما کجا زندگی میکنین که الان هوا اینطوریه؟
خوشبحالتون پریسا با رکابی جلو دریا
یعنی هوا اینقدر گرمه؟


بله عزیزم اینجوریاست....
مامان فتانه
24 بهمن 91 18:16
به به خانمی چه کردی با این پست های جدیدت


مامان فتانه
24 بهمن 91 18:17
بععععععععععلللله معلومه که حسابی به دخملی خوش گذشته...همیشه به گشت و شادی چه عکس های قشنگی گرفتین....از اسب نترسیدی ناناز


پریسا عاشق اسبه
حامد و هدی
24 بهمن 91 18:25
چه جاهای با صفایی
خوشبحال پریسا
همیشه به گردش


مرسی عزیزم.
آوازقو
24 بهمن 91 18:29
سلام .عکسهای پریسا جون خیلی قشنگند.....همیشه خوش بگذره درضمن از نی نی گپ هم خیلی ممنونم.....


سلام.
من هم ممنونم عزیزم. ایشالله سلامت باشید.
مامان تارا
24 بهمن 91 18:29
سلام سلام
به به اینجا مطلب بارون شده انگاری
این چند روزه که ما نبودیم حسابی ترکوندین ها

ای جان بندر دیلم و کنار دریا واز همه مهمتر باززززززززززززززار و خرید حسابی خوش گذشته ها جای ما خالی


سلللللللللللللام عزیزم.

اره دیگه جاتون همه مدله خالی بوده.
مامان تارا
24 بهمن 91 18:31
ای جانم اشبشو نیگاه کن (مخصوصا اشب نوشتم تصحیح نفرمایید) قربون این سوار کار خوشگل بوووووووووووووس برای پریسای ناناسی


خودش درست میگه رویا جون
Windysmith
24 بهمن 91 21:16
اي جونم
چه باصفاست جايي كه صبونه خوردين
اينجا تو مشهد كلات خيلي باصفاست مخصوصا وقتي هوا خوب باشه
من عاشق دريام
به به چه حالي بردين
عاشق پريسام.عزييزم سوار اسب شدي
عزييييزم



مشهد هم خیلی خوبه و جاهای قشنگ داره.

جات خالی بود گلم.
لحظه های من و تو
24 بهمن 91 22:24
خوشبحالتون .منم میخوام مامانم با خونواده آبجیم همین هفته گذشته رفتن اما ما نتونستیم باهاشون بریم. همیشه به سفر . دختر نازت داره کیف میکنه
بلا تو عکسها چه ژستی هم گرفته


برای شما که زیاد دور نیست عزیزم.
مرجان مامان پریساجون
24 بهمن 91 23:32
همیشه به خوشییییییییییییییییی
یاسمین مامان سورنا
25 بهمن 91 1:24
به به چه عکسای خشگلی
چه گردش خوبی
خوشحالم که بهتون خوش گذشته عزیزم
چه ساحل تمیز بوده خدا رو شکر
ایشالا همیشه خوش باشید


ممنون یاسی جون.

اره اتفاقا جای تعجب داشت کلا شهر تمیزی بود.
مامان فرنیا
25 بهمن 91 8:04
اخه این چه کاریه دختر خوشگل همیشه میگن دست راه دهن را بلده اما مثل اینکه دست بچه ها راههای دیگه را بهتر بلده


یا بلدن یا میخوان امتحان کنن..
مامان فرنیا
25 بهمن 91 8:06
سلام خوشبحالتون من اینجا رفتم برای خرید عید اما لباسها هنوز زمستانه است دفعه قبل هم که امدم اهواز فرنیا مریض بود و نشد بریم براش خرید کنیم اخه میدونستم توی تهران مشکل خرید لباس خواهم داشت


برعکس اینجا اصلا لباس زمستونه پیدا نمیشه.
مامان فرنیا
25 بهمن 91 8:06
وای دختر خوشکل باز این لباس خوشگلتو پوشیدی؟ نترسیدی چشمت بزنن
مامان فرنیا
25 بهمن 91 8:09
عجب اشتباهی نظرات پست بعدی را برای این پست گذاشتم
همیشه به تفریح جالبه دیروز بچه همسایه به فرنیا پیشنهاد میداد برن دیلم میگفت دیلم یعنی دریا(البته توی بازی رفتن دیلم)


اشکال نداره فرشته جون.

چه جالب یعنی اسم شهر ها رو در بازیشون میارن....
مامان فاطمه
25 بهمن 91 8:56
سلام ماهم سالی یکبار میریم دیلم واسه خرید و کناردریا و...
ولی انگار شما خرید نرفتین؟



سلام عزیزم.
خرید رفتیم ولی بازارش چیز خاصی نداشت.
مامان نیایش( زهره)
25 بهمن 91 9:25
سلام مریم جون خیلی جای باصفاییه . خوش به حال پریسا جون . ایشالا همیشه خوش باشید و سرحال


سلام زهره جون. ممنون عزیزم.
جای شما خیلی خالی بود.
مامان سانای
25 بهمن 91 9:40
الان که اینو می نویسم مه وبرف همه جای شهر مون را گرفته وتوی اتاقم (محل کار ) دو تا بخاری گازی تا توان دارن می سوزن و من هم با پالتو نشستم پشت میز کامپیوتر . با دیدن عکس های پریسا جون یه لحظه دلم خواست من هم اونجا بودم .
با عکسای زیبایتان من هم به بندر دیلم و ساحل زیبای خلیج فارس سفر کردم . همیشه شاد وسربلند باشید .


وای خوش به حال شما.

دیگه دل ما رو آب نندازید.

کاش این جا هم کمی سرد میموند.

ما که الان 2 روزه بخاری روشن نکردیم.
مامان طاها
25 بهمن 91 10:05
واقعا منظره قشنگ و سر سبزی بود خوش به حالتون ما که از اینجا داریم از سرما میمیریم.


کاش اینجا هم فعلا سرد میموند.
مامان طاها
25 بهمن 91 10:06
خیلی خوشحالم که بازم میتونم براتون نظر بزارم.


یعنی تاحالا نمیتونستید؟

عزیزم اگر تلگراف میزدید من حتما بررسی میکردم.
مامان طاها
25 بهمن 91 10:06
بوس برای پریسا خانمی.
همیشه به تفریح.


ممنون عزیزم.
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
25 بهمن 91 15:25
وای چه خوب
معلومه که حسابی خوش گذشته
امیدوارم همیشه به گشت و گذار و گردش و خرید
خوش باشید
دست عمه درد نکنه
یادگاری اسم پریسا روی ساحل خلیج فارس خیلی زیبا بود


بله دیگه روی ساحل خلیج فارس یادگاری نوشتیم.

از روی تنه ی درخت خیلی بهتره.
گلاویژ
25 بهمن 91 15:53
چه هوایی!
چه ددر دودوری!
چه مرواریدی تو صدف!
چه غروب عاشقانه و آرامش بخشی!
چه اسب سفیدی!
چه گل سر آویز دار نازی!
منهم بچه بودم یه گل سر اینجوری داشتم برای مهمونی بود وقتی گمش کردم یادش میافتادم همیشه گریه میکردم
براش نگهش دار!
گل سرش رو دوست دارم !
روی سرپریسا بیشتردوست دارم !



کاش رو سرش نگهشون میداشت. من 4 چشمی باید مراقبشون باشم.
Windysmith
25 بهمن 91 15:59
عزيزم ولنتاينت مبارك


برای شما هم مبارک عزیزم.
مامی امیرین
25 بهمن 91 23:52
چه جای قشنگ و با صفایی..
اینجا وقتی هوا گرم من کلافه میشمو میخوام تا زودتر سرد بشه..حالا هم که 2 روز باز سرد شده با دیدن عکسهای پریسا و لباسهای تابستونیش دلم یه هوای خوب خواست تا یه کم بریم و بگردیم.


تو رو خدا قدر هوای سردتونو بدونید.
مامی امیرین
25 بهمن 91 23:53
راستی 22 بهمن و مثل اینکه برای هوا خوری و رسیدن به کارای عقب افتاده منزل تعطیل کردنا


دقیقا درستش هم همینه.
مامان فرشته ها
28 بهمن 91 0:16
مروارید اصلی اون بالاییه ست
ان شاالله همیشه به سفر و شادی


مرسی عزیزم.
همچنین.

اره دیگه ما هم گذاشتیم اون بالا ازش عکس گرفتیم. باید بفرستیم برای شهدارشون تا بدونه کدوم مرواریده.
مریم مامان آریا
28 بهمن 91 8:50
سلام خوبید ؟
من یه اومده بودم وبلاگتون
من بوشهری هستم و ساکن بوشهر ، وای عکسها رو دیدم ذوق زده شدم چون همه عکسها نوع درختها و نوع علفها برام آشنا بود و شک نکردم که اینجا همین جنوب خودمونه
بندر دیلم چطوره ؟ من تا حالا نرفتم ؟ برای خرید جنسهاش متنوع هست ؟
دریاش تمیزه ؟
منتظرم بیای جواب بدی
مخصوصا بگی کجای بوشهری ؟

سلام گلم.
ممنون که اومدی پیشم.
اما من اهواز هستم نه بوشهر.
ولی دیلم قشنگ بود و دریا هم زیبا.......
میام پیشت.
مامان امیرعلی جیگر
28 بهمن 91 12:53
وای اونجاها چه سر سبزه انگار که شماله


فعلا این مدلیه خدا به داد تابستون برسه.
مامان امیرعلی جیگر
28 بهمن 91 12:55
جای من حسابی خالی.وای گفتی دریا دلم بدجور هواشو کرده.فکر کنم دریا ببینم میزنم زیر گریه


اخیییییی چرا ؟؟؟؟
مامان امیرعلی جیگر
28 بهمن 91 12:56
وای چه جور دل کردی تنها سوار اسبش کنی.پسر جاری من یه بار تنها سوار اسب شد.اسب رم کرد وای نمیدونی چه حسی داشتیم که


کجاشو دیدی؟؟؟!!!!
تنهایی بردش دور ساحل تابش داد. اصلا با چشم غیر مسلح دیده نمیشد
مامان امیرعلی جیگر
28 بهمن 91 12:57
خریداتون مبارکتون باشه.اونجا چیزا ارزون بود؟


ممنون
نه چندان. اصلا چیز خاصی نبود.
پرويني
13 اسفند 91 18:34
خدا بچه هات را حفظ كنه خيلي شيرينن