پریساپریسا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

تقدیم به پریسای عزیز

با دیدن روی ماهت روزم ساخته میشه....

داستان جوجه اردک و پریسا وطرز پخت کیک سیب زمینی و یه تولد

1391/9/28 16:28
نویسنده : مامان پریسا
4,529 بازدید
اشتراک گذاری

یکی بود یکی نبود.

یه روز صبح وقتی بابایی داشت برای رفتن به سرکارش آماده میشد. متوجه شد که یه صداهایی از پشت پنجره میاد.ولی چون دسترسی به اونجا امکان نداشت دیگه زیاد اهمیت نداد.

چند روز بعد صدا ها بیشتر شد و با کلی زحمت متوجه شد که یه یا کریم اونجا کنار جا کولری لونه کرده و 2 تا جوجه کوچولو هم داره.

کم کم پریسا خانم هم متوجه موضوع شد .و از وقتی متوجه شد هر روز و روزی چند بار باید میبردیمش از پنجره ی آشپزخونه (که راحت تر میشد جوجه ها رو دید)و اون ها رو تماشا میکرد.

کم کم جوجه ها بزرگ شدن و رسید روزی که پریدن و رفتن........

از اون روز به بعد پریسا هر روز به بابایی میگفت جوجه میخوام.بابایی هم قول داد که برای پریسا یه جوجه کوچولو بگیره.ولی هر چی بیشتر گشت کمتر پیدا کرد چون اون موقع از جوجه کوچولو خبری نبود.

تا اینکه یه شب پریسا شدیدا تب کرد.از توی خواب و با تب شدید مرتب میگفت بابایی جوجه میخوام.......

بابایی دیگه طاقت نیاورد. فردای اون روز سر کار نرفت . از صبح رفت دنبال جوجه......

ظهر که بابایی خسته اومد خونه ،مامانی و پریسا دیدن که بابایی داره میخنده و یه چیزی هم تو دستشه..............

ادامشو همراه با طرز پخت کیک سیب زمینی گذاشتم اون طرف بفرمایید .....

امروز متوجه شدم که 4 روز قبل تولد یکی از نی نی های خوشکل از بچه های

 نی نی وبلاگه.

از مامانش عذر خواهی میکنم که دیر متوجه شدم و تولد این کوچولوی شیرین زبونو بهشون تبریک میگم.

ایشالله 120 ساله بشه و همیشه  کنار مامان و بابا سلامت باشه:

ماهان جون ناز دونه ی مامان و بابا تولدت مبارک عزیزم:

تولدت مبارک عشقم

این هم کیک سیب زمینی ما طرز پخت هم در ادامه:

ممنون که مثل همیشه کنارمون هستید.

 

خلاصه:

گفت بیا دخترم که برات گرفتم.

پریسا بدو بدو رفت و دید که بله .......از تو یه نایلکس کوچولوی رنگی یه صدای جیک جیک میاد.کلی ذوق کرد .

اولین دیدار:

بابایی جوجه رو در آورد. پریسا اول از جوجه میترسید. روز اول ازش فرار میکرد و جوجه اردک کوچولو بدو بدو میرفت دنبالش.

ولی روز های بعد کم کم پریسا بهش عادت کرد.طوری که جوجه ی بیچاره از پریسا فرار میکرد.

مرتب تو بغل پریسا بود و مامانی هم کم کم داشت نگران میشد(البته مامانی از روز اول هم با اومدن جوجه مخالف بود).

خلاصه... به جایی رسید که دیگه جوجه ی بیچاره از دست پریسا خانم قصه ی ما ارامش نداشت.

پریسا اونو بغل میکرد و گردنشو میکشیدفکر میکنم روز اخری چند سانت به گردنش اضافه شد !!!نیشخند.بهش گفتم پریسا وایسا تا از دوتاتون عکس بگیرم.

برگشت به جوجه گفت:نگاه کن به عمه!!!!!!!خنثیبخند !!!! عمه میخواد عکس بگیره خنده

یا گذاشت رو میز بهش میگفت :

نگاه کن، بخند میخوام عکس بگیرم. نمیخندی ؟ عکس نمیگیرم !!!قهقهه

یکی از بال هاشو میگرفت و میگفت بییم فوفا (فروشگاه)متفکر

پاشو میذاشت رو پای این بی نوا بعد میگفت حالا برو ........کلافه

یه روز مامانی به بابایی پیشنهاد داد که جوجه رو به خونه ی مامان جون ببره تا اونجا کمی استراحت کنه و بزرگتر بشه بعد بیاریمش.

یه روز صبح که پریسا هنوز خواب بود،بابایی اونو به خونه ی مامان جون برد.و از اون موقع به بعد گاهی مامان و پریسا به دیدنش میرفتن.

خب بود تا اینکه یه روز مامان جون زنگ زد و گفت که جوجه اردک بی نوا..........دل شکسته

خب این هم داستان جوجه اردک.

برای اینکه این پست خیلی دراماتیک تموم نشه ، طرز پخت کیک سیب زمینی که خیلی از دوستا از پست تولد پریسا خواسته بودن رو میذارم.البته از فرشته جون که بهم یاد داده بودن اجازشو گرفتم.قلب

مواد لازم:

سیب زمینی خام نگین شده 3 پیمانه

هویج خام نگین شده نصفه پیمانه

پیاز نگین شده نصفه پیمانه

پنیر معمولی صبحانه یا پنیر پیتزا 2 قاشق غذا خوری

فلفل دلمه ایی نصفه پیمانه

مرغ پخته شده ی ریش ریش یا کالباس خورد شده 1 پیمانه

تخم مرغ 3 عدد

ماست نصفه پیمانه

روغن نصفه پیمانه

آرد 2 پیمانه

بکینگ پودر 2 قاشق مربا خوری

نمک و فلفل به اندازه

.............................

طرز تهیه:

سیب زمینی ، هویج ، پیاز ،مرغ یا کالباس، فلفل دلمه ایی، پنیر،(از نخود فرنگی و ذرت پخته شده هم میشه استفاده کرد)همه رو مخلوط میکنیم.من قارچ هم اضافه کردم.

در ظرف دیگری آرد و نمک و فلفل و بکینگ پودر را مخلوط میکنی.

و باز جدا گونه تخم مرغ ، ماست و روغن را خوب هم میزنیم.ارد و تخم مرغ ها رو با هم مخلوط کرده و خوب هم میزنیم.

 

. و در آخر همه ی مواد را با هم مخلوط کرده و خوب هم میزنیم تا مایع به خوبی با مواد دیگر مخلوط شدند.

 

کف ظرفی را چرب میکنیم (چدنی خیلی بهتره )مواد را در آن میریزیم.فر هم که از فبل با دمای 200 درجه روشن میکنیم.

 

ظرف را در فر میگذاریم به مدت 1 ساعت.اگر دیدید بعد از این زمان هنوز سیب یا هویج خوب پخته نشده بودن حدود یک ربع یا نیم ساعت دیگه هم بذارید.

 

 

 

من متوجه شدم که دمای فرم رو باید 260 بذارم. البته به کوچکی یا بزرگی فر و میزان گرم شدن اون هم بستگی داره.

ولی واقعا خوشمزه میشه. یه غذای کامل و برای مهمانی ها و تولد مناسبه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (77)

مامان امیرعلی جیگر
28 آذر 91 16:54
عجب داستانی ،؛اشکمان را در آورد


پس چرا میخندی؟؟؟؟؟
مامان امیرعلی جیگر
28 آذر 91 16:55
حالا چی شد آخرش عروس شد؟گربه خوردش؟سکته زد؟یا جوون مرگ شد اردکه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


گزینه ی اخر.....
مامان امیرعلی جیگر
28 آذر 91 16:55
تولده ماهان جون هم مبارک


مبارک باشه
مامان امیرعلی جیگر
28 آذر 91 16:56
کیکه سیب زمینی .عجب اسم اشتها بر انگیزی ولی بهتره من نظر ندم .آخه رژیمم


اتفاقا غذاییه که زیاد کالری نداره. ضرر کردی.
مامان امیرعلی جیگر
28 آذر 91 16:56
پریسا مثه امیر من میحرفیا


دقیقا. من خیلی روشون دقت کردم. هم سن ها مثل هم هستن.
زینب عشق مامان و بابا
28 آذر 91 16:57
سلام خوب هستید ایام شهادت دردانه امام حسین حضرت رقیه رو بهتون تسلیت میگم


من هم به شما تسلیت میگم.
مامان تارا
28 آذر 91 17:33
ای خواهر ما تا جنبیدیم و راه افتادیم اومدیم دیدم خیلیا توصفن و تازه زنبیل هم گذاشتن برای دوستشون جا گرفتن /حالا ماهم از همین پشت مشتا نظرمون رو میدیم
اولا تولد ماهانی مبارک باشه


برای همین از هول 2 تا 2 تا کامنت دادی



لطف کردی رویا جون. روی ماهه تارا رو از راه دور هزار بار میبوسم. ایشالله سلامت باشید
مامان تارا
28 آذر 91 17:35
عزیزم قربون حرف زدنت تو چقد شیرین ادایی

فکر کن عمه ی جوجه اردک باشی؟!!!1


ممنون خاله خدا نکنه.

خییییییییلی وحشتناکه عجب تصوری!!!!
مامان تارا
28 آذر 91 17:35
ای خواهر ما تا جنبیدیم و راه افتادیم اومدیم دیدم خیلیا توصفن و تازه زنبیل هم گذاشتن برای دوستشون جا گرفتن /حالا ماهم از همین پشت مشتا نظرمون رو میدیم
اولا تولد ماهانی مبارک باشه
دوما حالا این کیکه شیرینه یا مزه پیتزا میده؟؟؟؟؟؟؟؟


ممنون رویا جونم.
شما هر وقت بیای جات رو چشم ماست.ممنون عزیزم.ولی بار اول بود به شما خبر میدادم

ممنون برای تبریک .
نه مزه ی کیک پیتزایی میده امتحان کن ضرر نمیکنی
مریم--------❤
28 آذر 91 19:00
به به به این مامانی خوش دسپخت!دلمون و اب کردیا!!

آخی چه جوجه خوشملی
ولی یا کریم نبوداااا


مرسی مریم جون.

خر رو رنگ کردیم جای گور خر فروختیم رفت
مریم--------❤
28 آذر 91 19:02
پریسا بوغوگ که شد(به قول نیلوفر که به بزرگ میگه بوغوگ)میفهمه که واسه یاکریم گریه کرده ولی واسش یه اردک اوردن
هههههههههههه
مامان یادت باشه اون موقع این پست و نخونه وگر نه می فهمه که شما از کودکی اون سوء استفاده کردین و چون اون نمیفهمه بای یا کریم برا جوجه اردک آوردین


نه عزیز دلم. ما از قبلش به پریسا قول جوجه داده بودیم.چون جایی دیده بود و میدونست منظورمون از جوجه چیه.

خانم خوشمله!! این دوره زمونه دیگه نمیشه سر بچه ها شیره مالید
مامان محمد و ساقی
28 آذر 91 19:04
سلام عزیزم خوبی؟
خلاصه داستانشو نوشتی.مریم جون چه خوشگل برگشته داره نگات میکنه
ایول به پدر مهربون پریسا جون


سلام مینا جون ممنون عزیزم.
اره نوشتم تا زیاد سرد نشده باشه

ممنون عزیزم.راستی بافتنی رو به کجا رسوندی . من دنبال اون قسمت ماجرای حلقه استین هستم هااااا
مامان محمد و ساقی
28 آذر 91 19:05
تولد ماهان جون مبارک باشه
وااااااااااااااااااااای مریم کیک سیب زمینیتو بخورم اشتها برانگیزه با او ن پیازچه ها
پیازچست دیگه؟چهقدر هم شکوفاااااااااااا.ای جان


ممنون.

بله پیازچه که شکل گل مریم شده
مامان محمد و ساقی
28 آذر 91 19:11
ولی استادانه داره باهاش برخورد میکنه.چه فیگور عکاسی هم گرفته
آخی مرد
مریم جون من و خواهرم زیر شیر آب سرد میشستیم جوجه اردکا رو


بله عجب استادانه ایی !!!!
به قول خاله باران خیلی زیرکانه هم نگاهش میکنه

پس سابقه ی شما هم مثل من خرابه
مامان محمد و ساقی
28 آذر 91 19:12
ممنون از آموزش کیک سیب زمینی
خیلی پربار و خوشمزه به نظز میاد.عکس آخری منو حسابی گرسنه کرد


خواهش میکنم عزیزم.

اخی بمیرم.کاش نزدیک بودی میاوردم خدمتتون.
مامان اسرا واسما
28 آذر 91 20:49
سلام !نازی جوجه
ولی کیک سیب زمینی عالی بود در اولین فرصت ممکنه با اجازه تون درستش میکنم


سلام

حتما برای وخملی ها درست کن خوششون میاد
مامان اتنا
28 آذر 91 23:06
خوب اخرش چی شد نکنه مامان جون کبابش کردوای ولی من خیلی از پرنده جماعت میترسم اگه تو خونه ما بود همش جیغ جیغ بود خیلی میترسم .گردنش دراز شده بود رو خوب اومدیکیک هم ممنون حتما درست میکنم.ممنون مهربون مثله همیشه بی نظیری


نه عزیزم بیچاره مرحوم شد....
من که نمیترسم پری هم حسابی ترشس ریخت...

خواهش میکنم عزیزم. حتمت درست کن نگین جون حتما خوشش میاد
دخترخاله ها
29 آذر 91 0:30
سلام....
خوبي؟
واي اونجور كه تو معذرت خواستي ما ديگه بايد بريم بميريم....
خوبي؟ پريسا گلي چطوره؟؟؟
ما عاشق جوجه ايم...فقط حيف كه وقتي ميميرن يا وقتي بزرگ ميشن و مامان و باباها ميبرنشون ميدن به آدمهاي كه حياط دارن تا چند وقتي توي دل آدم عزا به پا ميشه....
اميدواريم به پريسا وجوجه اش كلي خوش بگذره....
و اما " وب فال " ما...
قرار نيست اتفاق خواستي بيوفته ما فقط لينك وبهاي كه ميخوان به عنوان برگه فال باشن رو ميذاريم و هركس دلش بخواد مياد و نيت ميكنه و روي يه لينك كليك ميكنه.ايشالا جوابش رو هم توي اون وب ميگره.
براي اينكه وبها توي فال هم باشن نه پست خاصي بايد بذارن و نه هيچ چيز ديگه ي .همون وب خودشون ميشه فال.
مثل وقتاي كه ادم با نيت لاي يه كتاب معمولي رو باز ميكنه....
شب يلداي خوبي در پيش داشته باشي در كنار دخمل شيرين زبون و خانواده ي خوبت
تولد ماهان خان هم مبارك باشه...ايشالا120 سالگيش...
تا درودي ديگر بدرود


سلام ممنون خیلی خوب توضیح دادید.
چشم سعی میکنم شرکت کنم.
دخترخاله ها
29 آذر 91 0:54
ممنون بابت رمز آلان ميايم....
و اما فال....
هر وقت دوست داشتي....اصلاً فرقي نميكنه....لينك يه پست ماله چند سال پيش رو بدي يا لينك كلاً يه وب رو بدي يا همون لحظه آپ كني ....يه پست مخصوص بذاري ...يا يه پست معمولي ....يه عكس بذاري يا يه شعر و يا روز نوشت هاي پريسا باشه .... براي كسي كه ميخواد اونجا رو باز كنه فرقي نداره.اون با يه نيتي مياد و از حتي رنگ قالب وبت هم ميتونه به دلش چيزي به قول معروف بيوفته.....
ممنون كه انقدر همدلانه پيگيري....

الان مال من اماده شد.
ببخشید به زحمت افتادید.
کیانوش
29 آذر 91 9:43
سلام ÷ریسای عزیز دختر گلم من تصادفی وبلاگتو دیدم خوشحال شدم خیلی زیبا بود مطالب هنرمندانه ای داری برات آرزوی موفقیت میکنم عمو جون به من سر بزن خوشحال میشم میبوسمت باییییییییییییی


سلام
ممنون لطف دارید.
مادر کوثر
29 آذر 91 10:56


داستان جالب و بامزه ای بود.
امان از برخورد این بچه ها با جوجه ها
کوثر هم با یه جوجه مرغ همین کارا رو میکرد

مرسی از کیک سیب زمینی


پس سابق ی کوثر جون هم خرابه.
ای بابا.....بیچاره این حیوان های بی زبون.
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
29 آذر 91 12:12
عجب داستانی بود این داستان جوجه اردک

مرسی بابت دستور کیک ...شاید برای شام شب یلدا درست کنم


ممنون مرضیه جون.
درست کنی خوشت میاد. یلداتون مبارک.
مامان محمد و ساقی
29 آذر 91 12:31
سلام مریم جون.پیشاپیش شب یلدا مبارک باشه
مریم جون یه کامنت منو تایید نکری.همون که گفتم عمه شدنت مبارک


سلام مینا جون.
یلدای شما هم مبارک.

همه رو تایید کردم عزیزم. حتما ارسال نشده.

ممنون عزیزم. خدا رو شکر قبلا عمه شدم
مریم--------❤
29 آذر 91 13:15
قيمت پماد سوختگي شب يلدا(چله)خيلي خيلي بالا ميره.
اگه نگرفتي زود تر بخرش شايد هندوانه اي که گرفتي سفيد در بياد هااا
اون وقت لازمت ميشه!!!

------------------
يلدا مبارک


عزیزم من نیازی به پماد سوختگی ندارم چون اصلا هندوانه نمیخورم!!!!

یلدای شما هم مبارک.
حسنی و رامین
29 آذر 91 13:54
روی شما مثل گل هندونه ، خنده هاتون مثل قاچ هندونه ، روزگارتون مثل پوست هندونه ، جیبتونم پر تخم هندونه
یلداتون مبارک
(راستی کامبیز کووچلو به رامین تغییر اسم کرد)



خانمی !!!!!!جیبامون پر از پول برای خرید تخمه ی هندونه!!!!!!!!!!
این درست تره

مبارکه. فعلا برای انتخاب اسم وقتت زیاده
مریم--------❤
29 آذر 91 14:05
اره وقت خیلی زیاده
راستی کدوم آهنگم ترکونده


وبلاگ خودت
مامان سويل و اراز
29 آذر 91 14:11
سلام عزيزم يلداتون مبارك الهي هميشه خوش و خرم باشيد به شكلكهاي سويل و اراز هم سربزنيد


سلام
ممنون. ادرستون اشتباه بود عزیزم.
مامان ابوالفضل
29 آذر 91 14:16
کاروان میرود و دخترکی جا ماندست

وسط باغ حزان قاصدکی جا ماندست

لخته خون نیست که در چشم کبودش پیداست

سر باباست که در مردمکی جا ماندست

با نگاهی به رخش در دل خود مادر گفت

نکند در کف دستش فدکی جا ماندست

هاتفی داد ندا قامت این قافله را

قدری آهسته ببندد ملکی جا ماندست


ممنون از حضورتون.
مامان کوروش
29 آذر 91 14:21
ای جانم پریسا جون چه جوجه خوشگلی مریم جون خونه رو کثیف نفرمدند این جوجه ولی خوشگل بود حداقل اینه که سر پریسا گرم شدو کمتر به شما گیر دادن خوبه


ای بابا این چند روز کارم 2 برابر شده بود . بهتر که رفت
مامان آرشیدا کوچولو
29 آذر 91 14:23
خاله مریم باید مینوشتی داستان جوجه اردک گردن دراز و دخمل وروجک بازیگوش شیرین زبون و مامی سر آشپز هنرمند


به نظرت جا میشد؟
مامان کوروش
29 آذر 91 14:24
فوفااحساس میکنه مامانشه ای جونم پریسا جون


وقتی من عمه بشم !!!!!!!!!!............
مریم--------❤
29 آذر 91 14:24
وب من که اهنگ نداره


یعنی گوشام اشتباه کرده؟ الان میام
مامان کوروش
29 آذر 91 14:28
عجب کیکی پختی مریم جون بریم دست به کار بشیم ببینیم چی میشه تولد ماهان جونم رو بهش تبریک میگم


اره خیلی خوب میشه حتما امتحان کن خیلی هم اسونه
موفق باشی.
مریم--------❤
29 آذر 91 14:30
حالا چی میخونه؟آخه واسهخ ودم غیر فعال شدهیادم رفته چی بوده


بذار دوباره بیام گوش بدم برات بنویسم.
عجببببببببببببببب!!!!!!!
مریم--------❤
29 آذر 91 14:39



به چی میخندی؟
مریم--------❤
29 آذر 91 14:47
هیچی!
بابا بگو دیگه چی بود آهنگش!!
خالو مو کشتی خو!!!!
بگو شاید بد باشه عوضش کنم


نه قربونت بد نیست خیلی هم خوبه ولش کن باشه
هیراد و عمه لیلاش
29 آذر 91 15:22
سلام و یه خواهش کوچولو من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها به رای شما نیاز دارم لطفا به وبلاگم بیایید ادرس مسابقه لینک در قسمت پست ثابت میباشد قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره منتظرکمکتون هستم دوستای خوبم راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید
فریبا
29 آذر 91 17:28
سلام عزیزم
تولد ماهان جون مبارک
جیگر این دخمل خوشکل و ناااااز
بابت خصوصی هم ممنونم عزیزم
و تشکر از راهنماییت


سلام
ممنون عزیزم.
خواهش میکنم کاری نکردم.
مامان محمد و ساقی
29 آذر 91 17:29
سلام گلم
ممنونم
چرا ارسال نشد؟؟؟
شرمنده مریم جون من شوخی کردما.خیلی پریسا جون حرف جالب و ماندگاری زد.خدا حفظش کنه.


سلام عزیزم.
باید از مدیریت نی نی وبلاگ بپرسم

خواهش میکنم عزیزم . من که ناراحت نشدم
مامان تارا
29 آذر 91 18:49
شب یلدا همیشه جاودانی است / زمستان را بهارزندگانی است
شب یلدا شب فر و کیان است / نشان از سنت ایرانیان است
پیشاپیش یلدا مبارک


ممنون عزیزم.
یلدای شما هم مبارک.
خوش باشید.
هدیه جووووووووووووووون
29 آذر 91 18:51
سلام
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه
تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد.
عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری
یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنیم . . .



سلام
ممنون
یلدای شما هم مبارک.
مامان تارا
29 آذر 91 19:33
خصوصی


تا منو داری غم نداشته باش

طنین
29 آذر 91 20:59
عزیزم بیچاره بنده خدا چه زجری کشید
پریسا عین من قاتل جوجه هاست
راستی من رمز ندارما مریم جون


عجببببببببب پس خیلی ها در این زمینه کار انجام دادن !!!!!!!!
عمه ي آتنا
30 آذر 91 9:18
يلدا يك شب بيشتر نيست،ولي باهم بودن ها يك عمر،عمرتان طولاني،جمعتان جمع،آرزوهايتان برآورده،دلتان لبريز از شادي يك عمر...(يلداتون قشنگ)


ممنون . یلدای شما هم مبارک/
مامان ساجده
30 آذر 91 9:23
سلام عزیزم متین تو مسابقه سوگواره محرم آتلیه سها شرکت کرده اگه لطف کنید بیاد تو وبلاگش به آدرسی که هست برید و بهش رای بدید ممنون میشم در ضمن اگر به کوچولوی دیگه ای رای داده باشید مشکلی نداره میتونید بازم رای بدید
مامان ریحان عسلی
30 آذر 91 9:43
سلام
شب یلداتون مبارک ایشالا بهتون خوش بگذره
وای چه بابای با حالییییییییییی
کیکم معلومه که خیلی خوشمزه ست سعی می کنم در اولین وقت ممکن درستش کنم مرسی مریم جون


سلام
همیچین برای شما هم مبارک باشه. ممنون.

درست کن خوشت میاد.
فرشته مامان امين رضا
30 آذر 91 10:12
سلام

ممنون ازطرز پخت كيك.
آخي نازي جوجه اردك بسكه حتماپريسابهش وررفته بود بيچاره جوون مرگ شدشوخي كردم
ببوس پريساي عزيزتو


سلام
خواهش میکنم.
میدونم طفل دیگه طاقت این همه فشار رو نداشت.
ممنون.
مامان علی خوشتیپ
30 آذر 91 10:57
محفل آریاییتان طلایی ، دلهایتان دریایی ، شادیهایتان یلدایی ، مبارک باد این شب اهورایی


ممنون عزیزم یلدای شما هم مبارک
رجبی
30 آذر 91 11:33
سلام دوست من وبلاگ قشنقتون رو ديدم جالب بود. من طراحي تقويم کودک انجام ميدم، اگر دنبال يه هديه خوب واسه کوچولو و خانوادتون براي عيد نوروز 1392 ميگرديد توصيه ميکنم يه سر به وبلاگ من بزنيد مطمئن باشيد پشيمون نميشيد. با تشکر، منتظر نظرات شما هستم. http://calenderbaby.persianblog.ir, http://taghvimkood.persianblog.ir
ستاره زندگی
30 آذر 91 11:38
یادمان باشد با آمدن زمستان ، اجاق خاطره ها را روشن بگذاریم
تا دچار سردی فاصله ها نشویم . . .
شب یلدا خوش بگذره



ممنون یلدای شما هم مبارک
ستاره زندگی
30 آذر 91 11:40
دهنمون آب افتاد وایییییی جوجه اردکه
مامان آندیا
30 آذر 91 11:42
یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست
شب یلدا مبارک!



ممنون برای شما هم مبارک.
مامان ملینا
30 آذر 91 11:46
روی گل شما به سرخی انار ، شب شما به شیرینی هندوانه ، خندتون مانند پسته و

عمرتون به بلندی یلدا . شب یلدا مبارک . . .


ممنون. یلدای شما هم مبارک
سمی مامان امیرین
30 آذر 91 12:06
بنده خدا جوجه چی کشیده از دست این پریسا...


اسباب بازی بود طفلک
مامان سونیا
30 آذر 91 12:16
*****
گذشت پاییز ، آمد فصل سرما / سرآغازش شب زیبای یلدا
چه شبهای درازی دارد این فصل / یقین زلف سیه گیسوی یلدا
در این فصل زمستان یکدلی به / محبت ، دوستی ، سیمای یلدا
شب یلدا عجب نیکو فتاده / به ماه دی که آید بوی یلدا
در ایام گذشته کرسی عشق / بپا بود از شب والای یلدا
به روی کرسی و سینی فراوان / عیان بود از صفا صد خوی یلدا
لحاف و منقل و آتش به خانه / نشسته دور هم ، همسوی یلدا
ز برف و داستان راه مانده / سخنها رفته از سرمای یلدا
ز سنجد ، آش کشک و قصه گفتن / بسی دریای قصه پای یلدا
ز نو رسمی بپا از بهر فردا / صفا و خرمی فردای یلدا
مبارک باد فصل برف و باران / به یمن نعمت دیمای یلدا
مقدم شکر ایزد کن به عالم / ز حاصل پر ثمر دارای یلدا


ممنون
یلدای شما هم مبارک
محيا كوچولو
1 دی 91 0:17
الهي صدتا يلدا زنده باشيد
هميشه خرم و پاينده باشيد
شب يلدايتان بادا مبارك
الهي لحظه اي با غم نباشيد


ممنون یلدای شما هم مبارک
محيا كوچولو
1 دی 91 0:18
بيچاره اردكي


واقعا هم بیچاره!!!!!!!
مامان آناهیتا
1 دی 91 0:48
یلدا یعنی

بهانه ای برای در کنار هم شاد بودن

و زندگی یعنی

همین بهانه های کوچک گذرا.


یلداتان مبارک

و

زندگیتان پر از بهانه های شاد باد.


ممنون یلوای شما هم مبارک
مامان اسرا واسما
1 دی 91 2:16
عمرتون ۱۰۰ شب یلدا/دلتون قد یه دریا /توی این شب های سرما/یادتون همیشه با ما
شب یلدا مبارک


ممنون عزیزم
مامان محمد صدرا
1 دی 91 9:08
دست گلت درد نکنه.
مامان نیایش
1 دی 91 13:31
عزیزمی پریسا خوشگله چه عکسایی وای وای عجب جوجه اردکی بابا برات گرفته اینقدر گردنش رو نکش اخه گناه داره بیچارهعزیزم خیلی بامزه شده عکسات ایشالا همیشه لبات خندون باشهیلداتون هم مبارک شاد باشید همیشه



سلام زهره جون.
ممنون عزیزم زحمت کشیدید.
طفلک دیگه نیستش که گردنشو بکشه یا نکشه
مامان نیایش
1 دی 91 13:32
عجب چیزی درسا کردی مامانی حتما امتحانش میکنم مطمئنم خیلی خوشمزه میشه ممنون از راهنمایی ات و دستور پختش


ممنون. درست کنید حتما خوشتون میاد
مامان نیایش
1 دی 91 13:32
تولد ماهان جون هم مبارک
مادر کوثر
2 دی 91 8:29
یه شاخه گل یه دنیا مهربونی به تو که هم گلی هم مهربونی

سلام
صبح زیبای زمستانیت بخیر
با پست جشن و مهمانی تولد بروزیم


ممنون.
مبارک باشه
چشم.
مائده
2 دی 91 14:50
واي خدا مردم از خنده اونجايي كه گفت به عمه نگاه كن عمه ميخواد عكس بگيره !

كيك سيبزميني هم ظاهرش خوشگله بايد مزشم خوب باشه البته يه بار يه مدل ديگشو با لوبيا سبز و هويج و سيب زميني و اينا پختم اونم خوشمزه شده بود ...


ممنون عزیزم.
دیگه باید همه مدله عمه و خاله بشیم......

نوش جان اون هم خیلی خوبه باید امتحان کرد.
مامان اتنا
2 دی 91 15:27
سلام مریم جونم خوبی?دخملی خوبه?یلداتون هم مبارک.شادباشی عزیزم.


سلام .ممنون اتنا جون.
مامان اتنا
2 دی 91 15:29
ببخشیدغلط املایی داشتم تو نظر قبلی.


مهم نیست. درست شد عزیزم
مامان اتنا
3 دی 91 0:58
تنهایی آدمها به عمق یک دریاست ولی برای پر کردنش یک لیوان محبت کافی است.دوستت دارم.


ممنون عزیزم خیلی زیبا بود
مامان اتنا
3 دی 91 1:20
ما منتظریم


دارم اماده میکنم عزیزم.چششششششم
مامان علی خوشتیپ
3 دی 91 9:50
این پستو یه بار خوندم یادم رفت نظر بذارم....یعنی فرصت هم نشد


ممنون زحمت کشدید
مامان علی خوشتیپ
3 دی 91 9:51
حالا واقعا جوجه اردکه مرد؟؟؟؟؟؟؟؟


اره دیگه....
مامان علی خوشتیپ
3 دی 91 9:53
من از این کوکو خوردم.واقعا خوشمزه بود.فقط نمیدونم چرا تو عکس خوشگل نمیفته؟
فکر کنم اگه ایده باران جان اجرا بشه بهتر باشه.یعنی مدت پختشو کمتر کنیم...کلیک راست هم که فعال نیست!
دستت درد نکنه دستورشو گذاشتی.دست مامان فرنیا جون هم درد نکنه


خب تو عکس خیلی پر رنگ میفته که با تزئئن مشکل حل میشه.
اره خب اگر سیب و هویج هم پخته بشن دیگه خیلی کن نیاز به پخت داره.
مامان علی خوشتیپ
3 دی 91 9:54
عاشق اون عکسش شدم که داره از جوجه عکس میگیره


اداهاشون همه خوشکلن. من هم دوستش دارم.
مامان فرنیا
8 دی 91 15:34
سلام عجب داستانی ولی من هنوز نتونستم تصمیم بگیرم برای فرنیا جوجه بخرم اخه مامانجونی هم نزدیک نداره ببرم بگذارم پیشش
مریم جون از من خیلی خوشمزه تر پختی


سلام.
تجربه ی خوبی نبود. نگیری بهتره. بذار فرنیا جون بزرگتربشه.

خواهش میکنم استاد..
مامان حلما
11 دی 91 11:42
سلام خاله . چه کیک خوش مزه ای دوست دارم همین امروز برای حلما درست کنم .ممنون که تجربیات و دانستنیهای خودتون رو به ما هدیه میدید.ممنون


سلام
خواهش میکنم عزیزم.
ممنون سر زدید.
پرهام
24 دی 91 14:12