پریساپریسا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

تقدیم به پریسای عزیز

با دیدن روی ماهت روزم ساخته میشه....

خاطره 2 و مروارید 14

1391/7/25 19:03
نویسنده : مامان پریسا
2,160 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

هر بار میخواستم باز هم از خاطرات پریسا خانم بنویسم یا فرصت پیش نیومد ویا مطالب دیگه ایی بود که دیگه نمیشد از خاطرات گذشته نوشت.

الان هم میخوام خاطره براش بنویسم هم چند تا خبر دیگه از پریسا خانم.

نام گذاری فرشته کوچولو:

فرشته کوچولوی ما از خیلی وقت قبل از اومدنش اسمش انتخاب شده بود.دیگه فکر کنم 10 سال  برای انتخاب اسم زمان کافی باشه چشمک

و همه میدونستن که این فرشته کوچولوی تازه از سفر رسیده اسمش پریسا خانمه :

پریسا یعنی به سان پری ، تک پری . و چون حرف پ در این اسم به کار رفته میشه گفت یه اسم اصیل ایرانی و فارسی هستش (یادتون باشه که حرف پ در الفبای عربی وجود ندارهاز خود راضی)

البته ما اسم پسر هم انتخاب کردیم (پارسا ) ولی خب فرشته ی ما دخمل از آب در اومد.

و به این ترتیب شد که پریسا خانم نامگذاری شد.....هورا

اولین روزهااااا

پریسا به نظرم خیلی کوچولو و ریزه میزه بود. خیلی اروم  بود و خیلی کم گریه میکرد.از زمان تولد به دلایلی مجبور شدیم بهش شیر خشک بدیم. از این بابت خیلی ناراحت بودم و هستم. و چقد اشک ریختم که چرا پریسا از شیر مادر محرومه....

از همون ابتدا خواب و بیداریش منظم بود. وقتی گرسنه میشد یا پوشکشو کثیف میکرد بیدار میشد و خییییییلی هم  از پی پی در پوشکش ناراحت میشد .....

شیر خشکش از 60 سی سی اب جوشیده و 2 پیمانه شیر خشک شروع شد.و از روز ورود به 2 ماهگی یک پیمانه به شیر و 30 سی سی به ابش اضافه کردم.

هیچ وقت یادم نمیره روزی رو که واکسن 2 ماهگیشو زدیم. ... تا ظهر اروم بود ولی از ظهر به بعد اصلا" نمیتونست پاهای راستشو تکون بده به قدری گریه کرد که دیگه بی حال شد. و من هم کلی باهاش گریه کردم.

همون روز ها بود که یه شب گریه ی شبانش شروع شد از سر شب شروع کرد به گریه های ناجور........

خیلی نگران شدیم و همون ساعت 12 شب بردیمش بیمارستان.و انترن بهمون گفت که مشکلی نداره و تا 6 ماهگیش این مورد عادیه و ممکنه هر شب این گریه رو داشته باشه.

شب اول که تا صبح هر سه مون بیدار بودیم و شب دوم هم....

پیش خودم گفتم خدایا یعنی من 6 ماهگی پریسا رو میبینم؟؟!!!

و شب سوم هم کمی گریه کرد ولی از شب 4 تا به امروز دیگه هیچ وقت شب ها بیدار نشد و گریه هم نکرد(البته به جز یکی دو مورد خاص).

ولی هنوز هم این یادم موند که به خودم گفتم: یعنی 6 ماهگیشو میبینم!!!!

بقیه خاطرات برای پست بعدی..

مروارید 14 ......

امروز یعنی سه شنبه 27 / 7 / 1391 پریسا خانم چهاردهمین مروارید خوشکلشو نشون مامانی داد.

مبارک باشه عزیز دلمبغل

پریسا خانم تا حالا 8 تا دندون از جلو و 4 تا اسیاب و 2 تا نیش درآورده تشویق

 

پوو میخوام......

پریسا خانم وقتی لباس تنش میکنم که از خونه بیرون بریم ،میاد سراغمون و میگه پوو میخوام

یه سکه بهش میدیم و خانم اون دستش رو هم نشون میده و میگه ببی ندایم (ببین ندارم) یعنی یکی دیگه هم میخوامخنده

بعد یا میذاره تو جیب شلوارش یا اگر جیب نداره میذاره داخل یه کیف کوچولو و مثل خانم ها میذاره رو مچش و دستشو میگیره جلو سینش و میگه بییم (بریم ) ....بغل

راستی.... حتما باید یه کلید هم بهش بدیم . میاد میگه کیی (کلید) و اون رو هم میذاره تو جیب یا کیفش.. یعنی کپی برابر اصل !!!! هیچ چیزو از قلم نمیندازه...

5 شنبه گذشته یه تولد خوشکل بودیم که با بقیه عکس ها و مطالب میذارم ادامه..

ممنون که تشریف آوردید و خوندید...

اینجا داره به مامان جون میگه داریم میریم دنبالش که بریم تولد

 

این جا هم در تولد:

این هم پریسا و پارسا جون. نوه ی دایی من. 1 ساله شد عزیز دلم....

پریسا و پارسا و مامان و بابای پارسا

جمعه شب رفتیم پارک راه اهن. با عمو محسن و خاله مینا و دایی حسین.

بابایی باهامون نبود. همش دنبال خانمی این طرف اون طرف میرفتم. یه لحظه رفت پشت درختا و من بعد از چند ثانیه رسیدم اونجا و ندیدمش. و دیگه دنیا دور سرم چرخید.شروع کردم به داد زدن که دیدم دست پسر عموشه.همون چند ثانیه به اندازه چند سال برام طولانی شد.خیییییییییلی ترسناک بود.....

و دیشب هم رفتیم پارک سبحان با بچه های دایی حسین که خیلی به پریسا خوش گذشت

حاضر نشد اینجا بازی کنه همش میگفت میتسم...

و این هم هنر خانم با ماژیک روی ناخن هاش......... خاله باران تحویل بگیر............خنثی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (78)

مامان محمد و ساقی
25 مهر 91 19:11
سلام.از آخر میام اول:
ناخن هاش خیلی خوشگل شده.من لاک آبی رو خیلی دوست دارم.یادم باشه برای ساقی بگیرم.
ایشا... همیشه به جشن و مهمونی


سلام. خوش امدید

مینااااااااااااا جون این ماژیکه........
مامان محمد و ساقی
25 مهر 91 19:11
وااااااااااااااااااای من از گم شدن بچه میترسم.یادمه آخرین باری که گم شدم چقدر گریه کردم.


من که دیگه نفهمیدم دارم چکار میکنم فقط دیدم همه دارن نگام میکنن
مامان محمد و ساقی
25 مهر 91 19:13
آخـــــــــــــــــــــــــــی پوو میخوام.اینقدر از اون لحظاه ای که بچه ها پ.ل رو تو جیبشون میکنن خوشم میاد.انگار که دنیا رو بهشون داده باشی


اره واقعا" هم. جالبه که اصلا" نمیدونه به چه درد میخوره
مامان محمد و ساقی
25 مهر 91 19:15
خاله جون مروارید کوچولوت مبارک باشه.
مامانی گل 6 ماهگیشو که دیدی هیچ دخملمون داره دو ساله میشه


میسی خاله مینا جون.

به خاطر همین اون جمله هیچ وقت از یادم نمیره
مامان محمد و ساقی
25 مهر 91 19:17
ایشا... نامدار باشی پریسا جون.اسمت خیلی قشنگه.در آینده هم اسمت بهت میاد اونوقتی که یه پری کوچولوی دیگه صدات کنه"مامان پریسا"
خسته نباشی دوست خوبم.


ایشالله.......
مرسی مینا جون خسته نباشی. خیییییییییییلی دوستت دارم عزیزم.
ایشالله برای فرشته های ناز خودت عزیزم.
مامان محمد و ساقی
25 مهر 91 19:18
باور کن متوجه شدم که ماژیکه ولی مثل لاک دیده میشه.خیلی هم تمیز زده.


اره ناقلا بلده چکار کنه حالا انگار مامانش مانیکور کاره
مادر کوثر
25 مهر 91 20:03
وای عزیزم
چه خاطرات شیرین و کمی دلگیر نوشتین از دوران شیرخوارگیش. ببوسیدش
عکساش هم خوشگله

مرسی از حضورتون
باز تشریف بیارید
بروزیم


ای وای خاله...یعنی واقعا" دلگیر بود...؟؟؟

چشم الان میام
مامان ریحان عسلی
25 مهر 91 20:31
سلام
وای چه روزایی رو همه مون گذروندیم حتی یاد آوریشم اذیتم میکنه
وای خدا لاکشو نیگاه چه خوشجله
تولدم که معلومه خوش گذشته
مروارید 14 رو هم تو پست قبلی کامنتشو گذاشتم


سلام
مرسی خاله
بله رسید. ممنون
نایسل
25 مهر 91 21:01
آخی الهی بگردمش من خیلی اسم خوشملیییییییییییییییییییییییییییییی د گذاشتی
نایسل
25 مهر 91 21:01
ههههههههههههه ناخناش رو مانیکور کرده بالا


بله دیگه دخمل ما هم بلده
نایسل
25 مهر 91 21:02
عزیزم رمز من...ستش فقط خواهش میکنم حواست به رمزم باشه تاییدش نکنی

ممنون الناز جون. چشم حواسم هست
خاله باران
25 مهر 91 21:46
من عاشقتمممممممممممممممممممممم.دختر ناز...زنده باشی الهی با این مامان خوب و بابای مهربون...


ما هم خاله بارانو خییییییییییییییلی دوست داریم.
خاله باران
25 مهر 91 21:46
مریم جونی چقدر این لباس پریسا خوشگلههههههههههه


ممنون خاله
چشماتون خوشکل میبینه
خاله باران
25 مهر 91 21:47
قربونت برم همه پوو می خواند


ولی پریسا بیشتر میخواد
خاله باران
25 مهر 91 21:48
نازی چه نوه دایی کوپو لویی
مشالله به هر دوشون


ممنون خاله باران
خاله باران
25 مهر 91 21:48
اخی این همون تک پسر تک نوه است؟زنده باشند...


اره خاله باران.
ممنون
خاله باران
25 مهر 91 21:49
منم سکته داد


یادم نیار که باز تنم میلرزه
خاله باران
25 مهر 91 21:50
خیلی هم خوشگله اکاشی کرده... گرفتم پس چی؟دخترمون هنرمنده.خاله عاشقشششششششششششششششششششششششششششششششششششششششم


من که از خدا میخوام که نقاشی بکشه
خاله باران
25 مهر 91 21:51
ببین اون بار رفت با خودکار نقاشی کرد تو هی شکایتش را کردی.این بار با ماژیک کرد.بازهم شکایتش را می کنی؟ پریسا پریسا هی هی ...


این بار باید براش مداد شمعی بگیرم
خاله باران
25 مهر 91 21:53
مریم جونم.الهی همیشه سالم و زنده باشه.خیرش را ببینید.
سالگرد ازدواج حضرت علی و فاطمه را هم بهت تبریک می گم...


ممنون باران جان.
من هم تبریک میگم
مامان کوروش
26 مهر 91 0:16
پریسا جون خیلی اسمت نازه عین خودت خوبه که بچه خوبی بودی ومامان رو اذیت نکردی عین کوروش من که تا 4 ماه شب نخوابید عزیزم مروارید کوچولوت مبارک وامیدوارم همیشه شاد باشی در ضمن لاک هم حرف نداره خیلی ماهرانه کار شده


ممنون خاله.
اره پریسا همیشه دخمل خوبی بوده...
مرسی
مامان امیرعلی جیگر
26 مهر 91 7:46
عکسا که مثه همیشه عالی بودن .مخصوصا ماژیکا.مینا مامان ساقی و محمد همیشه اهله سوتیه



ممنون
مینا جون ماهههههههههه
مامان امیرعلی جیگر
26 مهر 91 7:49
هم اسم پریسا خوشکله هم پارسا.ایول اصالت.من میخواستم اسم امیرمو بزارم ارسلان که بابام نذاشت
دیدی آخرش 6 ماهگیشو دیدی.منم تا امیر بچه بود و استفراغ میکرد هی میگفتم ای خدا کی بشه این امیر 1 سالش بشه
به به 14 تایی شدی مبارکه



بله دیگه باید اصالتمونو حفظ کنیم.
اره بالاخره دیدم....
امیر شما هم سلامت باشه عزیزم.
مامان اسرا و اسما
26 مهر 91 9:14
سلام عزیزم !همیشه به گردشاسم خوشگل خاله برازنده خودشه ایشالله نامدارباشه



سلام خاله .ممنون
مامان اسرا و اسما
26 مهر 91 9:16
مریم جون مرواریدهای ناز دختری هم مبارکش باشه


مرسی عزیزم
مریم مامی آیدا
26 مهر 91 9:35
مبارک باشه تولدانه
قربون سلیقه ش برم


ممنون خاله
نگارین(عروس دلشکسته)
26 مهر 91 10:40
سلام عزیزم
اخ عزیزمممممممممممم......قربون اون لاک زدنش
چه خاطرات زیبایی.....
خدا حفظش کنه
از طرف من ببوسش


سلام خانمی
چه عجب. خوشحالم کردی.

ممنون گلم
مریم--------❤
26 مهر 91 13:34



ممنون مریم جون
مامان آرشیدا کوچولو
26 مهر 91 15:26
قبونش بشه خاله فرشته کوچولوشو با این لاک ماژیکی خوشرنگش


خدا نکنه خاله.
ممنون عزیزم.
یاسمین مامان سورنا
26 مهر 91 16:41
آخی عزیزم اسمش خیلی خشگله منم یه دوست دارم اسمش پرساست خییییییلی هم خشگله مثل پریسا جونیه خودم
منم اسمای اصیل ایرانی رو ترجیح میدم
ماه های اول بچه ها خیلی سخته واقعا
سورنا که کلا از اون نوع بد آرومها بود که من مجبور شدم بهش پستونک بدم که اونو هم از 5ماهگی به بعد دیگه نخورد
خدا رو شکر که پریسای قشنگم آرومه و شبها بیدار نمیشه
سورنا هنوزم شبی حداقل دو بار بیدار میشه و من باید پیشش بخوابم تا باز بخوابه

من هم اسم پریسا رو خیلی دوست دارم. البته یه جورایی با فامیلیش هم ست میشه

از بابت خوابش خدا رو شکر که اذیت نکرد. ولی پستونکی شد که الان هم خیلی وابستس بهش......
یاسمین مامان سورنا
26 مهر 91 16:43
اون واکسن دوماهگی رو که نگو واقعا سخته بچه خیلی اذیت میشه وبالطبع مامان و بابا هم همینطور
و دندون جدید مبارک باشه عروسک خاله ایشالا تا 120 سال زنده باشی و باهاشون غذاهای خوشمزه بخوری قربونت برم



خاطره ی بدی بود که هیچ وقت فراموشش نمیکنم.
ممنون گلم.
یاسمین مامان سورنا
26 مهر 91 16:46
وای خدا کلی خندیدم وقتی جریان پول گرفتنش رو خوندم قربونشون برم من که از الان پوو رو میشناسنسورنا هم دقیقا همیشه دنبال پوله و وقتی میگیره هم میزاره جیبش 10 دفعه هم میاره بیرون نگاه میکنه به ما هم نشون میده باز میزاره جیبش
و یه تفاهم دیگه ی دوقلوها سورنا هم به کلید میگه کیی که من میگه بچم انگلیسی صحبت میکنه
پریسای عروسکمو کللللللللللی ببوس مامان جونی


ای کاش حد اقل میدونستن که پووو واسه چیه؟
حالا باید یه تصمیم دیگه واسش بگیرم تا یاد بگیره
یاسمین مامان سورنا
26 مهر 91 16:50
به به چه عکسای قشنگی پریسا جونی کلی تو پارک بهت خوش گذشته ها
ولی یه ترس حسابی به مامانیه بیچاره دادی عزیزم خیلی گناه داشتی واقعا حس بدیه
خدا رو شکر که دخملمون سالمه ایشالا همیشه سالم و شاد باشه زیر سایه ی خودتون
ناخناش خشکله که عزیز دلم


به پریسا خانم که خیلی خوش گذشت. ولی همون ترسی که به من داد .......
ممنون گلم. ایشالله سورنا جون هم سلامت باشه
محيا كوچولو
26 مهر 91 22:04
به به هنرمند خانم
چهاردهمين مرواديتم مبارك


مرسی خانم کوچولو
مامان محمدصدرا
27 مهر 91 5:00
چه با نمک

کپی برابر اصل !

عزیزم چه دقت بالایی هم داره




منون گلم.
روی ماه محمد صدرا جونو میبوسم
فرزانه
27 مهر 91 9:29
رمز تایید نشه


چشششششششششششششم
مامان مهبد كوچولو
27 مهر 91 9:49
سلام . هميشه به تفريح و جشن و شادي . مباركه مرواريد 14 هم باشه پريسا جون . چقدر خوشگل لاك ميزني دخمل بلا


سلام

مرسی خاله.
دخملی ماهرانه کار میکنه دیگه...
خاله باران
27 مهر 91 10:01
میتونی بیای ؟؟؟


باشه. اومدم
فرزانه
27 مهر 91 10:02
سلام...
ممنون از وقتی که می ذاری.دل منم برات خیلی تنگ شده بود.اخی پریسا جونم خوابه.خواب صبح؟


سلام
خواهش میکنم.اره الان خوابه
مامان زهرا
27 مهر 91 11:22
خوشحالم به شما خوش گذشته

دختر من هم عاشق لاک ناخن است ولی اون هر انگشتی را یک رنگ لاک می زنه به قول خودش رنگین کمون دوست داره



این هم برای دخملی ها خوشمله
مامان زهرا
27 مهر 91 11:22
دوست گلم با پست های 33 تا 36 بروزیم
خوشحال میشم سر بزنید



چشم میام
نایسل
27 مهر 91 14:00
مرسی گلم نظر لطفته چشمای خوشگلت قشنگ دیده


مامان زهرا دختر دوست داشتنی
27 مهر 91 15:21
رمز را براتون تلگراف کردم تا همیشه داشته باشید


ممنون
سمانه مامان پارسا جون
27 مهر 91 17:38
فدات عسل خانوم با اون لاکت
نایسل
28 مهر 91 2:33
الان این وراممم
نایسل
28 مهر 91 4:13
مرسی عزیزممممممممممممم فدات شممم لطف داری
ستاره زندگی
28 مهر 91 10:37
پریسااسم قشنگیه،
مرواریدهای ناز دخترمون مبارک باشه
هميشه به تفريح و جشن و شادي


ممنون خاله
مامان علي خوشتيپ
28 مهر 91 13:59
مرواريد جديدت مبارك عزيز دلم
اسمت واقعا زيبا و دخترونس .آفرين به مامان و باباي خوش سليقه


سلام سارا جون.
ممنون عزیزم
سلیقه ی شما هم حرف نداره
مامان علي خوشتيپ
28 مهر 91 14:01
علي هم بيشترش شير خشك خورد...منم خيلي گريه ميكردم...دقيقا درك ميكنم چي ميگي...به خصوص وقتي بعضيا يه حرفايي ميزدن...
من كه كلا منتظر بودم گريه كنم
ولي يه چيزي بگم...بچه هاي شير خشكي خيلي قويتر و آرومتر ميشن...جدي ميگما
خودمم شير خشكي بودم


وای از گریه نگو که به قول معروف اشکم دم مشکم بود....
اره خب یه جور دوپینگ کردنه دیگه. همه مواد بدون زحمت به بدن میرسن.
ولی باز هم شیر مادر یه چیز دیگس..
مامان علي خوشتيپ
28 مهر 91 14:03
مطمئن باش با نخوردن شير مادر چيزي رو از دست نداده...خدا خودش اينجوري صلاح دونسته...
من خيلي تحقيق كردم و خيلي بچه ها رو مقايسه كردم...باباي علي ميگه اينا همش سياسيه كه ميگن فقط شير مادر و ...


ممنون از دلگرمیت.
اره خب دیگه چاره ایی هم نیست.
شاید.. واقعا" هم....
مامان علي خوشتيپ
28 مهر 91 14:04
بله ديگه آبانيا هميشه دقيق و منظمن


اخ اون هم چه نظمی....
مامان علي خوشتيپ
28 مهر 91 14:06
به به چه تولد قشنگي...چقدر نازه پارسا جون.تولدش مبارك
ولي چرا مامانش اين شكليه؟


دیگه جزئ سانسوریا میشه سارا جون..سخت نگیر
مامان علي خوشتيپ
28 مهر 91 14:08
خوشم اومد از مانيكور ناخونش...معلومه با استعداده


خییییییییییییلی
مامان علي خوشتيپ
28 مهر 91 14:09
وااااااااااي منم تا دو دقيقه علي رو نميبينم و مثلا گمش ميكنم ديوونه ميشم


یه چیزایی از اطرافت میشنوی که دیگه ترس حسابی میفته به جونت...این هم جامعهس تو رو خدا...چه امنیتی!!!!!!!!!!
فرزانه
28 مهر 91 16:04
خصوصی
الهه مامان یسنا
28 مهر 91 17:29
سلام گلم ممنون که بهم سر زدی. عزیزم من خصوصیم رو چک کردم چیزی نبود!!!! شاید ثبت نشده.
چه دختر نازی دارین خدا حفظش کنه


سلام عزیزم.
ممنون گلم.دوباره میام خدمتتون
الهه مامان یسنا
28 مهر 91 17:44
یک دنیا شرمنده گل روی ماهت شدم ببخش عزیزم نمیدونم چرا اسمتون نبوده شاید به من نگفته بودین که من رو لینک کردنین. به هرحال من شما رو دوست دارم و از الان شدین دوست ثابت وبلاگ دخترم.
فقط میتونم بگم شرمنده ام


دشمنت عزیزم.
خدا نکنه. حتما اشتباه از من بوده.خوشحالم که با شما بیشتر اشنا شدم.
شهرزاد مامان حسین
28 مهر 91 19:11
الهی. دخترها از روز اولی که به دنیا می آن دلبری رو بلدن. لاک زدنشو. ای جونم.
شاید باورت نشه خانومی. منم وقتی حسین سه ماهه بود به خودم می گفتم یعنی 6 ماهگی این بچه رو می بینم


اییییییی وای یعنی من تنها اینجور فکر نمیکردم.

چه خوب
مامان محمد و ساقی
28 مهر 91 19:59
سلام عزیزم.ممنون از همراهیت.ببخشید که دیذ جواب دادم.آخه همه کامنتهای زیباتو از تو گوشیم جواب دادم نشد بیام وبتون.
یه پست دیگه بنویسم میشه صدتا ولی نمیدونم سفارش بدم یا بمونم بشه صد و پنجاه.دوست دارم یه جوری باشه که مثلا" سی دی اول سال 91 باشه.سی دی دوم سال 92 باشه.ولی از طرفی هم میترسم که وبم یهو حذف شه یا این شکلک هایی که گذاشتم تا اون موقع بسته شن.خلاصه هزار تا فکر می کنم.
ولی پنجاه پنجاهه نمیدونم چی کنم.شما نظرتون چیه؟


خواهش میکنم مینا جون

شکلکا که فکر نمیکنم در سی دی بیفته...
ولی برای حذف شدن.. راستش خودم هم نگران هستم.
مامان محمد و ساقی
28 مهر 91 20:08
منم دو دلم نمی دونم چیکار کنم.منتظر می مونم شما بپرس ببینیم چی میشه.


چشششششششم
زیبا
28 مهر 91 20:54
سلام مامان پریسا . خوب هستید ؟
از اینجاخیلی خوشم اومد . کاش منم همه اتفاقات جوجه های شیطونم رو از روز اول می نوشتم تا بعد بهشون نشون بدم . البته خیلی از اونها رو یادمه . توی سال اول هم که اصلا وقت نداشتم که بشینم خاطرات رو بنویسم . ولی کارتون خیلی خیلی جالبه . خدا دختر گلتون را براتون نگه داره .


سلام
ممنون برای نگاه زیباتون.
شما هم میتونید از همین الان شروع کنید
سوسن
28 مهر 91 23:58
سلام

الهییییییییییی چقدر شیرینه پریسا جونم.

خدا حفظش کنه و همیشه پشت پناهت باشه

از طر من ببوسش مامانی


سلام
مرسی عزیزم.چشششم
مادر کوثر
29 مهر 91 9:29
سلام عزیزم
با عکسای جشن تولد بروزیم


سلام چششششششم
الهه مامان یسنا
29 مهر 91 10:23
ببخش بازم من رو الان که گقتی تازه یادم اومد. ولی از الان قول میدم مرتب بهتون سر بزنم.


مرسی عزیزم.
مامان نیایش
29 مهر 91 12:45
سلام پریسا جون اول بگم دندونات مبارک بعدش هم یاد پارسال این موقع افتادم که چقدر نیایش اذیت می کرد از موقع تولد تا 45 روزگی شب و روز گریه می کرد به حدی که روزی دو یا سه تا دکتر می بردیمش همه می گفتن تا 6 ماهگی این جوریه ولی باورتون نمی شه تا 9 ماهگی خیلی اذیت کرد اما حالا خانم شده و کمتر اذیت می کنه . عزیزم ایشالا همیشه سلامت باشی و دیگه مامان گریه ات رو نبینه .


ممنون مامان نیاشی جون.
اخییییییی یعنی شما 9 ماه درگیر این مشکل بودید؟؟؟؟؟خیلی حوصله میخواد و صبرررررر
مرجان مامان پریساجون
29 مهر 91 14:51



مرسی مرجان جون.
1000 بوس برای پریسا خانم
مامان محمد سپهر
29 مهر 91 14:56
عزيزم مي دونم داري آماده مي شي براي تولد گل دختري خوش باشي


ممنون زهره جان
باران
29 مهر 91 19:15
========================================
=============###======##=======###======
=======#======##======##======###=======
======###=====#############==###========
========##=####===========#####====###==
========###===================######====
==###==##==================###==========
===####===========================##=##=
====##====================###======###==
====#===================#######=====#===
===##===================########====##==
===#=====####===========#######======#==
===#======###==============##========#==
===##===========================#===##==
===##==========================#====##==
====##=======================##====##===
=====##==####============####=====##====
======##====##############=======##=====
=======###=====================###======
==========###===============###=========
============#################===========
===================###==================
===================###==================
===================###==================



مرسی عزیزم.
مامانی شیما وحدیث
29 مهر 91 21:06
سلام مامانی پریسا جونم
منم حسابی دلم واسه دوستای خوبم تنگ شده .
خیلی کم کارشدم اونم واسه اینکه نت ما چند وقته قطعه و شوشوی گرامی هیچ کاری واسه وصل کردنش نمیکنه
خیلی عکسای پریسا ی من ناز وقشنگ بود وهمچنین شیرین کاریه آخرش
بوووووووووووووووووووووووس پریسا خانم خوشکل


مرسی خاله که به یادمون بودی.
ایشالله زودتر مشکل حل بشه.
ممنون عزیزم
lمامان اتنا
30 مهر 91 1:12
خیلی ناز شده ایشالله همیشه شادی باشه دندون جدید هم مبارک .


ممنون خانمی
مامان نیایش
30 مهر 91 13:56
سلام عزیزم خوبین ببخشید با تاخیر اومدم نیایشم چند روزی مریض بود آنفولانزا و تب و الانم که سرفه ها همچنان ادامه داره
ممنون پیشمون اومدی در مورد سوالت باید بگم که آره تمتم اون چیزایی که گفتی رو داره هم ادامه مطلب هم رمز دار ها و هم شکلک ها فقط بعضی شکلک ها باز نمیشد یا متحرک بودنش از بین رفته بود البته اون قدر هم مهم نیست خب حالا برم سراغ پست قشنگت


ممنون زهره جون .ببخش خیلی بهت زحمت دام.
مامان نیایش
30 مهر 91 14:00
خاطرات قشنگتون رو خوندم خیلی جالب بود برام که 10 سال روی یک اسم موندی واقعا جالبه من که هی نظرم عوض میشدانش االله همیشه خوش باشید و خاطرات خوب و قشنگ توی زندگی سه نفره تو ن رقم بخوره همیشه به جشن و شادیمیگم پریسا هم مثل نیایش ر ها رو ی میگه نه؟قربون شیرین زبونیش دخمل با هوش


مرسی زهره جون.
بله دیگه حرف ما یکی بود حتی بعد از 10 سال...
ممنون همچنین برای شما.اره ر ها رو ی میگه خیلی قشنگ.
مامان نیایش
30 مهر 91 14:01
مرواریدت هم مبارک خیلی مراقبشون باش


ممنون خاله چشم
ستاره زمینی
1 آبان 91 8:28
عزیزم خدارا شکر 6ماهگیشم دیدید انشالا 120 سالگیش .

خاطرات تلخ و شیرین گذشته جالب بود.


مرسی خاله
سمی مامان امیرین
1 آبان 91 12:52
مامانی منم مثل شما غصه میخورم که شیر شک به بچه هام دادم ولی مجبور بودم..البته شیر خ.دمم تا یه چند ماهی دادم.
امیر علی هم پولی شده تا پول میبینه میزاره تو جیبشو میگه بریم بیرون.
ببوسش


دیگه چاره ایی نیست. راضی هستیم به رضای خدا..
اخیییی این امیر علی هم لنگه ی پریسا خانمه..
سمی مامان امیرین
1 آبان 91 12:52
چه لاکیم زده واسه خودش خانم قرتی


خب دوست داره دخترم... خاله؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!
♥ مامان آینده ♥
1 آبان 91 12:57
سلام عزیزم خوبی؟!

پریسا جون خوبه؟!

چه خوب که داری خاطراتتو مینویسی...

دندون پریسا جون هم مبارک باشه...

عکسها هم قشنگ بودن....

همینطور شاهکار خانومی روی ناخن هاش...!

ممنون خانمی.
لطف کردید که مطالب ما رو مطالعه کردید.
مامان فتانه
6 آبان 91 11:29
اول سلام و ببخشید که چند وقتیه سر نزدم اخه سرم حسابی شلوغه و درگیرم دوم :وای من اگه ایلین گم بشه دیوانه میشم تمام ملت و خبر دار میکنم خیلی سخته سوم:حتما بهت خیلی خوش گذشته خانمی هم تولد و هم پارک رفتن انشالله همیشه به شادی


ممنون گلم که به یادم بودید.