تقدیم به پریسای عزیز

امروز ، روز اول مهر هستش😍 اول برگردم به کمی قبل تر.یعنی دیشب که ۳۱ شهریور بود😁 پریسا خانم تمام کارهاش رو انجام داد.کیف و لباسهای اتو کشیده و کفش ها ی تمیز رو کناری گذاشت😎 شام خورد و مسواک زد و اعلام کرد که امشب باید زود بخوابه تا ساعت ۶ صبح بتونه بیدار بشه☺☺☺ وقتی رفت زیر پتو ، استرس اومد سراغش...🤨🙄 از هیحانی که داشت خواب نمیرفت🤭 تنها چاره اش دست خودم بود😏 دخملی اومد بغلم  و راحت خواب رفت 😴  و صبح سر ساعت ۶ بیدار شد😎 ان شالله روزهای بعد هم بتونه همین طور زود بخوابه و زود بیدار بشه🤩🤩🤩🤩 صبح بعد از  خوردن یه صبحانه ی کامل و لذیذ ، راهی مدرسه شدیم.. و بعد از  دیدن دوستای گلش و تعیین ...