پریساپریسا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

تقدیم به پریسای عزیز

با دیدن روی ماهت روزم ساخته میشه....

اخرین پست سال 1391

  سلام  ایشالله که همه خوب باشن و مامان های مهربون از کارهای اخر سال خسته نشده باشن. من که حسابی گیج شدم و نمیدونم از کجا شروع کنم. برای هر کاری هم که میرم ، پریسا خانم پیش قدمه و میخواد کمک کنه. چند روز قبل تصمیم گرفتم پریسا خانم رو به آرایشگاه ببرم و موهاشو اصلاح کنم. از اون وقت به بعد هر روز که از خواب بیدار میشد میگفت: مامان بریم آرایشگاه موهامو شونه کنه... و بالاخره 2- 3 روز پیش رفتیم پیش خانم آرایشگر و موهای پریسا خانم اصلاح شد یا به قول خودش شونه شد. این قیل از آرایشگاه :کلی هم خوشحال بود که داریم میریم آرایشگاه.. و بعد از آرایشگاه : البته صبح فرداش عکس گرفتم برای همین قیافش ...
26 اسفند 1391
1228 0 106 ادامه مطلب

سی دی بلاگ رسید.....و.......

  سلام سلام به دختر گلم و دوستای مهربونم . دوستایی که هر بار به خونه ی کوچیک ما میان کلی انرژی بهمون میدن . علت دیر شدن پست قبلی همون طور که نوشتم این بود که میخواستم خبر رسیدن سی دی بلاگ رو بنویسم.ولی به دستمون نرسید.....  اما همین که پست رو تایید کردم ، یه سری به شماره ی پیگیری ارسال سی دی بلاگ زدم و متوجه شدم که سی دی خوشکلمون 12 اسفند وارد شهرمون شده. بلافاصله با اقای پستچی که از اشناهامون هستن تماس گرفتم و ایشون هم گفتن که بله یه بسته به دستم رسیده ولی به اسم پریسا پور هاشمی  و الان 2 روزه که دستمه ولی مطمئن نبودم که مال شما باشه. من هم تعجب کردم چون 2 بار فامیل پریسا رو برای مدیریت ارسال کرده بودم با...
20 اسفند 1391

من دُم ندارم!!!!!!!! 28 ماهگی دخملی

  سلام امیدوارم دوستای عزیزمون همه خوب و سلامت باشن. ما هم خوبیم. این مدت منتظر بودم که شاید سی دی بلاگ به دستمون برسه تا یه حرفی برای گفتن داشته باشم ولی ظاهرا هنوز وسط راه گیر کرده !!!! ما همچنان منتظر هستیم. بنابراین گشتم و چند تا خبر ،هم قدیمی و هم تازه و هم برای آینده ی نزدیک پیدا کردم و یه پست نوشتم که شد این...... مجبورم خبر ها رو تا جمعه ی آینده الان بنویسم چون ما این چند روز حسابی درگیر هستیم و دیگه فرصت پست گذاشتن پیدا نمیکنم تا هفته ی آینده. علتش هم اینه که مامان جون از روز 5 شنبه درگیر درست کردن سمنو میشن و این دو روز دیگه ما هم اونجا هستیم. اگر یادتون باشه پارسال هم براتون نوشتم اینجا...
15 اسفند 1391

99 - 7 اسفند تولد ماما مَلَم

سسسسسسسسلام سلام به دوستای عزیزم.دوستایی که هر چقدر بگم  برام ارزش دارن کم گفتم. گاهی هیچ نوشته ایی نمیتونه احساس آدم رو بیان کنه.یا حداقل من نمیتونم. امروز 7 اسفنده و روز تولدم.درست 20 سال قبل (بشنو ولی باور نکن) روز سه شنبه ساعت 9 شب ، ماما مَلَم اومد به دنیا و چشم مامان و باباش و چند نفر دیگه رو روشن کرد . این ماما مَلَم ، ورژن جدید پریسا خانم برای صدا کردنه مامانشه . خلاصه......داشتم از تولدم میگفتم (یعنی میخواستم این پست فقط به خودم اختصاص داشته باشه ولی ظاهرا پریسا خانم راضی نمیشه ) بله..... همیشه و حتی تا همین سال قبل ، روز تولدم برام خیلی مهم بود.کلا من روزهای تولد رو خیلی دوست دارم.همیشه فکر ...
7 اسفند 1391

100 - سلامی دوباره با 3تا تولد

                                       سلام دوباره اومدم .... ایشالله که بتونم بهتر از قبل برای دخترم بنویسم. خدا رو شکر که اولین پست از مرحله ی دوم وبلاگ نویسیمو با خبرای خوب شروع میکنم. خبر از 3 تا تولد.... دوتا ازتولد ها ، بچه های دوستای خیلی خوبون .هم همشهری.هم دوست. هم مهربونو باصفا... اول ارمیتا جون که اول اسفند ماه تولدش بوده.  ارمیتا جون تولدت مبارک باشه عزیزم.ایشاله همیشه سالم و سلامت در کنار مامان و بابای مهرب...
3 اسفند 1391
1