پریساپریسا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

تقدیم به پریسای عزیز

با دیدن روی ماهت روزم ساخته میشه....

آشپزی

دختر گلم از اونجایی که تغذیه شما برام خیلی اهمیت داره وتوصیه های اطرافیان هم نتونست خوب قانعم کنه بلاخره فکرم را به کار انداختم وتصمیم گرفتم که خودم دست به کار بشم. اول چند تا کتاب مطالعه کردم ولی اون چیزی که میخواستم پیدا نکردم. بعد رفتم سراغ اینترنت بله واونجا بود که بعد ازکلی جستجو در سایتهای مختلف، یک سایت پیدا کردم که تمام مطالب موردنیازم در اون آورده شده بود. وتا من یکم استراحت کردم بابایی که دستش هم درد نکنه همه مطالب مورد نیازم را پیرینت گرفت و خود پیرینتا اندازه یک کتاب شدن. دست بابایی درد نکنه که همه را برای من مرتب کرد حالا من هم جزوه را مطالعه کردم و سعی میکنم طبق دستورات اون غذاهای خوشمزه و مقوی ...
22 تير 1390

ممنون

سلام به فرشته ی کوچولوی خودم.            اول باید بگم مرسی دختر گلم چون به خاطر دعاهای شما حال بابایی بهتر شد حالا با خیال راحت به کارهای شما میرسم این چند روز که بابایی به خاطر بیماری سر کار نرفت وبیشتر مشغول کامپیوتر بود من هم کمتر تونستم برای شما مطلب بنویسم اما حالا سعی میکنم تلافی کنم چون انشاا..... از فردا بابایی میره سرکار. خیلی دوستت دارم.                                     &...
22 تير 1390

روز جمعه

روز جمعه گذشته خانه بابابزرگ دعوت بودیم. به غیر از ما عمو محمود وخانواده اش هم اونجا بودن .همین طور دایی حسین وبچه ها ومامان جون. دست عمه درد نکنه که حسابی زحمت کشیده بود و کلی غذا های خوشمزه درست کرده بود. پریسا خانم هم که کلی با بچه ها بازی کرد چون حسابی دور برش شلوغ شده بود. به غیر عمو حسن و عمو محسن ،دانیال پسر عمو محمود،ستایش و یاسین هم دور و ور خانمی بودن. خلاصه روز جمعه ی خوبی بود. ولی حیف که از فردای آن روز بابایی حالش بد شد. چند عکس خوشکل از دانیال و پریسا خانم:                       &...
20 تير 1390

دعا

سلام فرشته کوچولوی مامان. چند روزه درست وحسابی بهت نرسیدم چون بابایی حالش خوب نیست. کوچولوی من ،خدا دعای تو را زودتر اجابت میکنه چون تو پاک پاکی. پس برای بابایی دعا کن که زودتر خوب بشه.                                                   ...
20 تير 1390

9 ماهگی

پریسای قشنگ مامان دیروز هشت ماهگی شما تمام شد. ورود شما دخمل نازم را به نه ماهگی تبریک میگم. این هشت ماه چقدر زود گذشت انگار همین دیروز بود که چشمای قشنگ ونازت را به روی ما باز کردی وتمام زیبایی های دنیا را به مامان وبابا هدیه دادی. به هر حال با تمام خوشیها وشادیها ،دلهره ها و سختیها گذشت. از خدا میخوام که تمام لحظه های زندگیت پر از شادی وخوشی باشه و در تمام طول راه زندگی موفق باشی.   ...
18 تير 1390

یکی دیگه

سلام به دختر گلم. این دو روز فرصت نکردم مطلبی برات بنویسم ولی الان تا خوابی سعی میکنم تلافی کنم. روز پنج شنبه روز خیلی خیلی خوبی بود.چرا؟ 1.روز مبعث پیامبر که یکی از اعیاد بزرگ مسلمانان است. 2.دخمل قشنگم یکی دیگه از مرواریدای نازش از داخل صدف سرک کشید.البته این یکی را بابایی کشف کرد. مبارکت باشه عزیزم. خدایا چقدر لذت داره وقتی به خانمی غذا میدم قاشق را میزنه به دندونای ریزش مثل اینکه خودش هم کیف میکنه. ولی هنوز پیدا نیستن.وقتی بزرگتر شدن حتما"عکسشون را میگیرم. 3.وهمون شب هم بابایی بردمون پارک.که مامان جون وعمه هم با ما اومدن.اونجا هم دایی حسین وبچه ها بهمون رسیدن وحسابی خوش گذشت. این چند عکس از پارکه: گربه کوچو...
18 تير 1390

خبر مهم

امروز صبح پریسا خانم بعد از یک خواب خوب ،به حمام رفت وبعد از آب بازی حسابی ودوباره خواب دلچسب وخوردن نهار خوشمزه،مشغول تمیز کردن دهانش بودم که ناگهان...........                                                             بله...بله... مبارک.... مبارک.... نوک انگشتم به یک چیزی خورد.یک چیز خوشکل که بهش میگیم دندان. وبلاخره د...
18 تير 1390

8 ماهگی

دختر گلم 8 ماهگیت مبارک باشه.در ماه گذشته کلی کار های قشنگ یاد گرفتی. آرزو دارم در تمام مراحل زندگی موفق باشی.   د ی دیشب بعد از یک روز خسته کننده که در ادارات مختلف گذشت، با شیرین کاریهای دخمله تمام شد. اول شب که داشتم براش شعر میخوندم وکارهامو انجام میدادم یک لحظه نگاهش کردم داشت دستای کوچولوش را به هم میزد و دس دسی میکرد کلی براش ذوق کردم چون اولین باره که دس دسی میکنه.     موقع خواب نشستم کنارش اول زد روی پاهام وبعد سرش را گذاشت روی بالش وبا این کار اعلام کرد که موقع خوابه.   امروز صبح هم که داشتم با پریسا حرف میزدم وبابایی را صدا میزدم بر میگشت وبه صندلی کامپیوت...
18 تير 1390